شادکامی پایدار
- مجموعه: برای زندگی بهتر
راز بسیاری از ناکامیها در زندگی
میان «مشکل داشتن در زندگی» با «مشکل داشتن با زندگی» تفاوت وجود دارد. همه انسان ها در زندگی مشکل دارند، ولی انسان موفق کسی است که با زندگی اش مشکل نداشته باشد و این کار مهارت خاص خود را می طلبد.
زندگی را نباید ساده انگاشت. زندگی پرستی پذیرفته نیست، ولی بی خیالی و بی برنامه بودن در زندگی نیز نتیجه خوبی نخواهد داشت. زندگی، پیچیده و پر رمز و راز است، ولی برای موفقیت در زندگی باید «مهارت زندگی کردن» را آموخت. راز بسیاری از ناکامی ها، ناکامی در مهارت های زندگی است. کسانی که مهارت زندگی کردن را ندارند، از زندگی خود نالان و ناراضی اند.
تعريف شادی
علمای علم روانشناسی براي اين موضوع، واژه شادكامی را درنظر ميگيرند. گاهي بعضي افراد شاد بودن را مرادف با خندان بودن درنظر ميگيرند. خندان بودن، يكي از حالتهاي شادي محسوب ميشود.
البته خود واژه شادي هم به طور تمام و كمال نميتواند مفهوم درست اين موضوع را برساند. ولی واژه شادكامي يك واژه عميقتر و كاملتر است و طيف معنايی آن از كنارهم قرار گرفتن مؤلفههايي رقم ميخورد و داراي چند جنبه است.
در واقع ميتوانيم بگوييم كه شادكامی يك حالت روحی- روانی پايدار است كه نتيجههاي مثبتی مانند لذت بردن از زندگی، آرامش و نگاه مثبت داشتن به زندگی را به دنبال دارد و مسلماً اين حالت و اين نتايج، همگی بر اعمال و افكار و تصميمگيریهای انسان تأثير ميگذارد.
تعریف لذت
شادكامی با لذت تفاوت دارد. لذت، حالتی گذراست كه تحت شرايطی به وجود میآيد و بعضاً موقتی است. اما شادكامی حالتی پايدار و تأثيرگذار است كه خود منشأ حركاتي در فرد ميشود و از جهت همين تأثيرگذاري است كه روانشناسان به اين موضوع به عنوان يكي از موضوعات مهم ميپردازند.
كسی نيست كه از شادی بدش بيايد يا آن را نخواهد، اما در عرصه عمل گاهی افراد قدمهايي را برميدارند كه به خيال خودشان، در مسير شاد بودن و شاد كردن خود برداشتهاند، ولی درواقع بيشتر و بيشتر از آن دور شدهاند. شادکامی پایدار از عوامل مهم در موفقیت انسان است.
شادکامی زمانی به دست می آید که زندگی انسان در مجموع، همراه با نشاط و خرسندی پایدار و بدون پی آمد منفی باشد. از این رو، شادی با شادکامی متفاوت است. در شادکامی، شادی و لذت آنی هم وجود دارد، ولی هر شادی را نمی توان تأمین کننده شادکامی دانست.
"آرگایل" که از صاحب نظران روان شناسی مثبت گراست، در بحث شادکامی تصریح می کند که شادکامی، تنها در سایه شادی ها و لذت های آنی به دست نمی آید و نیازمند داشتن احساس رضامندی و فقدان عواطف منفی است. "داینر" نیز در بحث بهزیستی روانی بر همین مطلب تأکید می کند.
شادکامی به شادی ها و لذت های آنی نیاز فوری دارد، به شرطی که پی آمد منفی نداشته باشد. آنی بودن این گونه لذت ها سبب منفی شدن آنها نیست، بلکه منفی بودن آنها به سبب پی آمدهای منفی آنان است. از این رو، در شادکامی از آن دسته شادی هایی که پی آمد منفی ندارند، استفاده می شود، هرچند لحظه ای باشند.»
بر اساس دیدگاه برخی صاحب نظران، شادکامی عبارت است از:
(شادی + رضایتمندی = تنیدگی)
جنبههای مختلف شادکامی
دوجنبه ميتوان براي شادكامي درنظر گرفت. يكی جنبهای كه عينی دارد كه بيرونی است و جنبه ديگر جنبه درونی دارد كه ذهنی است. جنبه عينی و بيرونی، چيزي است كه در واقعيت وجود دارد و و همه انسانها با آن درگيرند.
اما جنبه ذهنی و درونی، همان نگرش فرد نسبت به مسائل زندگی است و در واقع همان چيزي است كه او احساس ميكند. معمولاً در واقعيت مسائلی جريان دارد و انسانها دريافتهای متفاوتی از آنها دارند.
حتی گاهی واقعيتی در دنياي بيرون وجود دارد كه چند انسان از همان واقعيت، دريافتهاي حسی و بينشی متفاوتی با هم دارند. از اين جهت است كه به جنبه دوم جنبه ذهنی و درونی میگويند.
چون تا وقتی در دنيای بيرون هست، يكی است ولی وقتی از مرز فهم و درك انسان عبور میكند و وارد درون او میشود، بسته به نوع نگرش و ميزان درك و فهم، صورتهای مختلفی به خود میگيرد.
نظريه شادكامی پايدار
اين نظريه توسط خانم سونيا لوبوميرسكي (Sonja Lyubomirsky) مطرح شد. براساس اين فرمول ميزان شادكامي ما در واقع خروجي از مجموع عوامل زير است كه بخشي از آن قابل كنترل و بخش ديگر غيرقابل كنترل مي باشد:
- سطح پايه شادی: كه جزء عوامل وضعي، ژنتيكي و ارثي محسوب مي شود و غيرقابل تغيير است. همه ما با سطح مشخصي از شادي متولد شده ايم و نمي توانيم آنرا تغيير دهيم. پس افرادي هستند كه ژن هاي شادتري دارند و بالعكس.
- عوامل محيطی: شامل وضعيت تحصيلي، تأهل، جنسيت، مسكن، فرهنگ و … است. اين عوامل قابل تغيير هستند اما معمولاً ايجاد تغيير در آنها دشوار، زمان بر و هزينه بر است.
- عوامل ارادي و اختياری: بخشي از شادي است كه كاملاً در كنترل ماست. صرف وقت و انرژی و به نوعی سرمايه گذاری برای توسعه آن، نتايج ارزشمندی را در بر دارد.
تأثير عددي هر يك از اين عوامل بر روي شادي به ترتيب ۵۰% ، ۱۰% و ۴۰% است كه در نمودار زير قابل مشاهده میباشد:
- عوامل ارثی و تثبیتی (وضعی) 50 درصد شادکامی را تبیین می کنند. این عوامل را نمی توان تغییر داد.
- عوامل محیطی و شرایطی حداکثر 10 درصد شادکامی پایدار را تبیین می کنند. با توجه به سهم اندک این عوامل هر گونه سرمایه گذاری روی آنها جهت دستیابی به شادکامی پایدار چندان مقرون به صرفه نیست.
- عوامل ارادی یا اختیاری 40 درصد سهم شادکامی پایدار را تبیین می کنند. و با توجه به شرایط مورد اشاره بالا برای افزایش شادکامی و نشاط پایدار تنها می توان روی این عوامل برنامه ریزی کرد.
توصیهای برای رسیدن به شادکامی پایدار
انسان ها می توانند تغییرات طولانی مدتی در سطح شادکامی خود فراهم آورند. با به کارگیری فعالیت های ارادی خاص مانند تشکر کردن، تجسم کردن بهترین خود ممکن در آینده و انجام اعمال نیک، شادکامی انسان ها برای هفته ها و حتی ماه های متمادی افزایش مییابد.
زمانی که این فعالیت ها به طور کامل و مداوم انجام می پذیرند (منظور این است که فعالیت در زمان مقرر، متنوع و متناسب با فعالیت فرد باشد)، باعث تغییر در نحوه اندیشیدن و عمل کردن انسان ها در زندگی روزانهشان میشود.
شاید شگفت آور به نظر برسد، اما پیشنهاد ما این است که حفظ شادکامی ماندگار، نیازمند تجدیدنظری همه جانبه در شرایط زندگی نیست، بلکه نیازمند بازسازی همیشگی و پرزحمت رفتارها و اندیشه های روزانه است. در مجموع پژوهش های جدید نشان داده اند که مسیر دست یافتن به شادکامی از آنچه انسان ها بدان باور دارند، بسیار نزدیکتر است.
گردآوری: بخش روانشناسی بیتوته