بهترین جا برای مسافرت در ایران
- مجموعه: اخبار گوناگون
همهی ما باور داریم که بهترین جا برای مسافرت در ایران، تمام کشورمان است. بارها و بارها این را گفته، میگویم، و خواهم گفت. ما به دلیل ساختار مطالعاتی و علایق هنری نقاط مختلف ایران را دیدهایم. بنابراین آن دسته از خوانندگان که هم راستا با ما هستند، جمله بالا که بی شباهت به شعار نیست را به سادگی میپذیرند. زیرا برای ما این موضوع ملموس است. کشوری که جای جای آن را نمی توان توصیف کرد و فقط باید رفت و دید و لذت برد. ایران با فرهنگی که از گذشته برایش جا مانده، زیست بومهای متفاوت را در خود جای داده که مانند سفره هفت سینش رنگارنگ و اعجازانگیز است.
بهترین جا برای مسافرت در ایران کجاست
این مطلبی که میخوانید با هر آنچه تا به حال خوانده اید، متفاوت خواهد بود. ایده انتشار مجموعه خاطرات، آنهم به این سبک، که برای اشاعه و تبلیغ سفر در ایران است، از چند سال پیش در ذهنم میچرخید. وقتی سعی کردم جواب سوال بهترین جاهای دیدنی ایران را پیدا کنم، تقریبا همهی استانهای ایران در سفرهای دورهای بررسی کرده و حقیقت هویتی که ادعای ذهنی من بود، کامل شد. اگر بگوییم این مورد باعث شد تا بفهمم از ایران کمترین شناخت را دارم، شاید باورش برای نزدیکانم سخت باشد. حالا به جرأت میتوانم بگوییم عمر ما کفاف دیدن تمام جاهای ایران را نمیدهد، مگر اینکه با ساختار خاصی زندگی کنیم.
قصهی من از کجا شروع شد؟
آخرین باری که با دوستم در مورد سفر مثلثی در ایران صحبت کردم برنامهای برای انجام آن نداشتیم. سفر مثلثی که حدودا 15 سال است که ادامه دارد و هر بار قصه نو برای ثبت خاطره جدید رقم میزند. تقریبا یک هفته بعد از این موضوع بود که دوستم تماس گرفت و از تمایلش به این سفر گفت. اما با این تفاوت که، بین راه، باید شب مانی (اجاره سوئیت و ویلا در هر استان) داشته باشیم و در هر استان باید چند مورد از بهترین مکانها که میتوانستیم در فرصت یک روزه ببینیم و عکاسی کنیم را باید مشخص میکردیم.
بهترین و امنترین گزینه برای رزرو اقامتگاه بوم گردی و آسودگی خاطر برای من تماس با آقای میلاد امیری بود که در حوزه اجاره ویلا، سوئیت و اقامتگاه بوم گردی، ید طولانی دارد و حالا کسب و کار خودش نیز در این دایره قرار گرفته است. اولین سوالی که از من داشت این بود که، مسیرتان چگونه طراحی شده است. سفر ما از بوشهر شروع میشد و اولین استانی که در آن اقامت میکردیم شیراز بود. استان بعدی یزد و در انتها به مشهد مقدس میرسیدیم. در بازگشت به گلستان میرویم و سپس به تهران و بعد از آن، اصفهان و دوباره شیراز را تا بوشهر میپیمایم.
مثلث شما، خطی اضافه تر دارد را امیری گفت. البته حق داشت چون بوشهر این مثلث تقریبی را تحت شعاع قرار میداد. ولی شوخی جالبی بود.
بهترین جا برای مسافرت داخل ایران
مسافرت در ایران، با تنوع فراوان مناطق تاریخی، فرهنگی و طبیعی، همواره تجربه جذاب و غنی برای گردشگران است. چون به قطعیت میتوان گفت برای هر نوع سلیقه، مکانی برای سفر و حتی اسکان دارد. این جملات میلاد، بعد از اولین تماس من با او در مورد موضوع کاری تقریبا مرتبط با سفر بود. اما بعد از آن بیشتر گپ دوستانه داشتیم و او متوجه نکته سنجی من در سفر و علاقهام به دیدن تمام نقاط ایران شد. علت علاقهمندی من به آقای امیری، نوع نگاهش به کشورمان و جاذبههای گردشگری آن بود. البته این موضوع بی ارتباط با کسب و کاری که موسس آن بود، نمی شد. اما اینکه نگاه صرفا تجاری نداشت برای من ارزشمند بود.
وقتی بهترین مکانها برای سفر در ایران، از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب را با لذت و شور برمیشمرد، حس خوبی دریافت کردم. مثال شیراز را که مطرح کرد وسعت نگاهش بیشتر برایم روشن شد و دلم نیامد توصیفش را در اینجا عنوان نکنم. شیراز با فرهنگ، با باغهای زیبا، تاریخی و ادبیات پرشکوه، تمدن و قدمت چند هزار ساله مقصدی بینظیر برای هر توریست و گردشگر است. آنقدر معروف است که به توضیح من نیاز ندارد و تفسیر من هم به واقع ناتوان در بیانش است. باورتان بشود یا نه، ناچیزترین مثالش را اگر بخواهم بیان کنم همین محل اقامت است. شما برای اجاره سوئیت شیراز همان قدر تنوع دارید که برای اقامتگاه بوم گردی دلتان میخواهد داشته باشید. اجاره سوئیت، اجاره آپارتمان مبله و... در همهی نقاط شیراز و حتی اجاره ویلا در اطراف شیراز از جمله گزینههای اقامتی شیراز است.
اینکه روستای دشتکاش که تداعی گر شمال کشورمان است بماند، یا قلات که محو تماشای بافت روستایتان میکند به کنار. اینکه تخت جمشید و نقش رستم و ... تاریخ را عینیت میبخشد هم جای خود. مقبره سعدی و حافظ و بازار وکیل و غیره و غیره را هم کنار بگذاریم، خرد فرهنگهای جذاب در جای جای استان فارس برای ساختار گردشگری یک کشور کافیست.
چنین نگاهی تحت هر شرایطی ستودنیست. این ستایشها و بیانها بیش از پیش دوستم را ترغیب کرد که این سفر را در برنامه اصلی خود بگنجانیم.
بهترین جا برای سفر در ایران
دوستم که علاقه شدیدی به دیدن یزد دارد، بهترین مکان را برای سفر یزد عنوان میکند. معماری ویژه و خاصش آنقدر جذبش کرده بود که قبل از دیدن اقامتگاه، اقدام به اجاره سوئیت در یزد و اقامتگاه مبله برای یک شب کرده بود. تجربه زیستن در آن خانههای معروف یزدی و قدم زدن در کوچهها برایش جلوه دیگری از زیبایی را داشت. به دلیل رزرو آنلاین سوئیت که دوستم انجام داده بود مجبور شدیم دو روز زودتر سفر را آغاز کنیم و به لطف آشنایی با میلاد امیری، محل اسکانمان در شیراز نیز، بدون سختی رزرو شد.
آنچه برایند این فرایند شد را امروز در اختیار علاقه مندان به سفر قرار میدهم تا اگر مایل بودند از تجربه سفر ما برای عکاسی بهره بگیرند، یا خودشان تجربه سفرشان را به اشتراک بگذارند تا نمونههای مختلف سفری به معرض دید عموم گذاشته شود. البته مدلهای دیگر برای بخشهای دیگر جغرافیایی ایران پهن آور نیز در سری بعدی منتشر خواهد شد که پیشنهاد میکنم آنها را نیز به عنوان نمونه، مطالعه فرمایید. شاید شما هم مسیر انتخابی ما را بپسندید.
اولین مقصد ما شیراز بود
سفر به شیراز، تجربهای فراوان از فرهنگ غنی، طبیعت زیبا و تاریخ باستانی بود و اولین گام برای لذت بردن از این سفر، بازدید از باغ عفیف آباد بود. باغ عفیف آباد یا همان باغ گلشن، قدیمیترین باغ شیراز و به تعبیری بزرگترین آن، گزینه مناسبی برای عکاسی و صبحانه بود. وقتی به آنجا رسیدیم تقریبا مثل همیشه جریان حضور و لذت مردم کاملا مشهود بود. اثار معماری تاریخی و موزههای موجود در آن، تجربه کم نظیر را برای ما بوجود آورد و دیدن و شنیدن تاریخ این باغ شد بحث و گفتگوی ما در راه رسیدن به تخت جمشید که شکوه و عظمت تمدن ایران باستان را نشان میدهد. با آنکه تقریبا آثار آن در حال از بین رفتن است، اما حسی که حتی از اسمش متبادر میشود، غرور وصف ناپذیری در درون انسان به وجود میآورد.
حدود یک ساعتی تا رسیدن به دل تاریخ کهن کشورمان فاصله داشتیم و هرچه نزدیکتر میشدیم، صحبتمان بیشتر رنگ و بوی تاریخی میگرفت. وقتی به آن شکوه و عزمت رسیدیم یادمان رفت قرار بر عکاسی بود. اگر بگویم حداقل برای منی که هفتمین بار بود که از دروازه ملل وارد میشدم، فضا تازگی داشت، شاید باورش سخت باشد، اما همه چیز تازه بود. کاخ آپادانا و کاخهای دیگر نشان از تمدن و تفکر و هنر و بزرگی را حتی در حقیرترین حالت نیز نمایان میکرد. تجربه قدم زدنی که هر انسانی را غرق در دل عزمت میکند و زمان را بی مفهوم میسازد. نقش رستم و نقوش دیگری که نزدیکی آنجا قرار دارد، دیگر مواردی بود که در برنامه سفرمان گنجانده بودیم. شاید این جمله کلیشهای باشد، اما به معنی حقیقی تخت جمشید مهمترین و بزرگترین اثر تاریخی ایران است.
با آنکه میشد در مسیر خروج از شیراز به سمت یزد به آنجا سر بزنیم، اما خیال آسوده میخواهد برای لذت بردن در آنجا و این انتخاب ما بود. بدیهی است که در مسیر بازگشت به شیراز همچنان در جو و اتمسفر آن شکوه باشکوه باشیم. اما حس دوست داشتنی آن را نمیتوانستیم کنترل کنیم. به همین دلیل بعد از بازگشت، به جاهای دیدنی شیراز باغ جهان نما و باغ دلگشا رفتیم و بعد از آن در بازار وکیل و بازار مسگر و بازار حاجی چندین عکس ثبت کردیم. شیراز که جاذبههای گردشگریش چندین روز زمان برای گشتن و دیدن و لذت بردن لازم دارد را به صورت فشرده پشت سر گذاشتیم.
یزد، شهر آثار تاریخی و بادیگیرها
طبق معمول صبح زود به دل جاده زدیم تا زمان زیادی در یزد داشته باشیم. کسانی که سفر به یزد را تجربه کرده اند، میدانند که شهر کویری و خشک آنقدر بنای تاریخی و گردشگری دارد که تصورش را هم نمیتوان کرد و هر مسافری را حیرت زده میکند. البته توقف ما در ابرکوه و دیدن سرو کهن آن امری قابل پیشبینی است. چون بعید است که کسی عازم یزد باشد و ابرکوه را از خاطرش خارج کند. علاوه بر آن نمیتوان در شهر افسانهای ابرقو فقط به سرو بسنده کرد. چون گنبد هزار ساله خود قصهای دیگر دارد و ... .
اما قدمت تاریخی یزد تنها این جاذبهها نیست، نمونهاش باغ دولت آباد است، اگر چه نمیتوان مجموعه امیر چخماق را نادیده گرفت و بناهای تاریخی متعددی که هر کدامشان جاذبههای خاص خود را دارند و آمیختگی آنان با طبیعت جلوهای جهان نما به آنها داده است. برنامه سفر ما محلههای قدیمی مثل شاهد باز، آب شاهی، خلف خانقی و بعد از آن قدم زدن در کوچه های آشتی، دیدن قنات زارچ و دیگر بناهای تاریخی بود. اما به دلیل فراموشی زمان و گم شدن در کوچههای آشتی بخشی از بناهای تاریخی را از دست دادیم و راهی روستای محل اقامتمان شدیم.
روستای خرانق، جایی که تقریبا همه چیز دارد و اگر مثل ما عکاس باشید، دقیقتر متوجه حرفم میشوید. هتل سنتی نزدیک به خرانق برای یک شب توسط دوستم رزرو شده بود تا با خیال راحت بتوانیم از شب و روز آنجا عکاسی کنیم و وقت کافی برای لذت بردن از آن روستای اعجاز انگیز داشته باشیم. و باز هم شب شد و گپ من و دوستم درباره ضعفهای گردشگری و عدم استفاده از این پتانسیل که رشد چند جانبه را به همراه خواهد داشت.
قلعه خرانق یکی از بهترین لوکیشنها برای عکاسی است، چه به لحاظ عکاسی از بافت و چه برای عکاسی پرتره از دوستان یا خودتان آن را در نظر بگیرید. البته بعید میدانم آن همه اعجاز هوش از سرتان نبرد و شما را محو خود نکند. از سویی دیگر منار جنبان آن هم اعجازیی دیگر است که باید بروید و ببینید تا لذت کافی را ببرید.
مشهد و جاهای دیدنی چند منظور آن
اجاره خانه مبله در مشهد آنهم کنار حرم یکی از نعمتهایی است که برای مسافرانی چون ما، با ساعتها رانندگی میتواند محل آرامش باشد. در سفر به مشهد سوئیتها و آپارتمانهای مبله برای اجاره کوتاه مدت در همه نقاط مشهد است ولی بهترین گزینه خانههای مبله اطراف حرم است. وقتی به مشهد رسیدیم مستقیم به محل اقامت رفتیم تا استراحت و خستگی رانندگی را از تن بیرون کنیم، و خودمان را برای زیارت با حال دل خوب آماده سازیم. مشهد الرضا حقیقتا شهر آرامش بخشی است.
شاید کمتر کسی به چند وجهی بودن جاذبههای گردشگری مشهد توجه کند، اما حقیقت جز این نیست. این جمله در جای جای متن من تکرار میشود. ولی نمیتوانم جمله دیگری که مفهوم حرف را به صورت کامل برساند را بیان کنم. پس از من این تکرار را بپذیرید. جاذبههای طبیعی مانند کوهسنگی، چالیدره، طرقبه، شاندیز، از یک سو و سوی دیگر آثار تاریخی نظیر آرامگاه خواجه اباصلت، باغ نادری،مدرسه پریزاد، کلیسای مسروپ مقدس را نمیتوان نام نبرد. حال شما به آن اضافه کنید، خانه توکلی، خانه داروغه، خانه اردکانی و ... تا چند وجهی بودن را حس کنید. البته نمیتوان جنگل جیغ را از قلم انداخت.
به لطف حضور امام رضا (ع) هیچکس در مشهد حس غریبی ندارد. در مدت استراحت تمام دغدغه و گلایهها و درددلهایم را آماده کرده بودم تا با آقای مهربانی در میان بگذارم و حس میکنم دوستم هم، چنین حس و حالی داشت. اما وقتی توفیق زیارت پیدا کردیم، همه چیز از ذهنمان دور شد. چیزی جز آرامش و رهایی در حرم مطهر وجود نداشت. حریم امنی که دل دردمند در آن تسکین پیدا میکند، بی آنکه حتی کلامش در خاطرش باشد. حقیقتی که در این حدود 15 سال برایم هویدا شده این است که هربار همان شوق و ذوق را حتی بیشتر از قبل، برای رفتن و دیدن آقا، دارم.
بازگشتمان از حرم کمی طول کشید. و صبح کمی دیرتر به سمت طوس رفتیم تا به دیدار حکیم سخن برویم و زنده کننده پارسی را دور بگردیم و سپاسمند این رنج کشیدهی سال سی باشیم. مردی که طوس و ایران را قند و شکر کرده و هفت خان رستم را چنان نظم و نظام داده که باید. فردوسی بزرگ دیدن دارد، خواندن دارد، فهمیدن دارد.
به لطف آب هوای مناسب عکسهای مناسبی گرفتیم و به سمت چالیدره رفتیم که جاذبه گردشگری منحصر به فردی است.
گرگان، نمونهای از جاهای دیدنی و سرسبز ایران
وقتی میگویم آنچه خوبان همه دارند ما یکجا داریم همین است. گرگان یکی از آنهاست. دیوار چین را میخواهید در ایران ببنید، به گرگان بروید تا با دیوار دفاعی گرگان آشنا شوید. دیواری در دل سرسبزی که نام و نشانش شاید کمتر به گوشتان خورده است. اما حیف و صد حیف که دیوار چین در کشورمان، معروفتر از دیوار دفاعی گرگان است. اینها همان دردهایی است که در حریم امن میخواستم با ضامن آهو مطرح کنم. و البته دردهایی دیگر که خاطر انسان را آزرده میکند. بگذریم ...
ناهارخوران اولین مکانی بود که قرار شد توقفی در آن داشته باشیم، سپس از النگدره عکاسی کنیم و لذتی که از گلستان میتوان برد را در حد قطرهای تجربه کنیم. به اندازه آن قطرههای دریاچه توشن که دیدنش مبهوت کننده است.
بعد از بازدید از گرگان قصد سفر به تهران را داشتیم، برای راحتی قبل از شروع سفر در پلتفرمهای رزرو آنلاین اقامتگاه جست و جوی کردم تا مناسبترین اقامتگاه را پیدا کنم، از بین گزینههای زیاد آپارتمان مبله، سوئیت در تهران مناسبترین را انتخاب و رزرو کرده بودم .اگر رزرو و اجاره سوئیت در تهران را از قبل انجام نداده بودیم، قصدمان برای ماندن بود تا از آبشار علی آباد کتول کبودوال که تعریفش را برای دوستم کرده بودم و جاذبههای تاریخی و تفریحی گرگان بیشتر عکاسی کنیم. اما متاسفانه نمیشد. از آنجا که می دانستم اقامتگاه های اجاره ای گرگان در دل طبیعتی بکر هستند و سوئیت های مبله در مرکز شهر با دسترسی و امکانات خوب و بوم گردی های با چشم انداز با صفای زیادی دارد، به دوستم پیشنهاد اجاره ویلا در گرگان را دادم ولی متاسفانه وقتمان محدود بود و برنامههای سفرمان بهم میریخت. به هر ترتیب با گفتگوی آغشته به حسرت، مسیر حدودا هفت ساعته را طی کردیم تا به تهران رسیدیم.
پایتخت ایران یا باغ شهر
آنهایی که تهران را برای پایتخت ایران انتخاب کرده اند، انسانهای بسیار باهوش، بینا و خوش ذوقی بودند. زیرا میدانستند میتوان در این باغ وسیع به ملل دیگر فخر فروشی کرد. اما امروز تهران را تنها به دود دمش میشناسانیم که ظلم بزرگی در حق پایتخت است.
تقریبا میتوان گفت پایتخت معدودی وجود دارند که هرگونه جاذبه گردشگری که انسان میتواند متصور شود را داشته باشند. تهران یکی از آنهاست و شاید برترین آنهاست. شما تصور کنید در استانی جاذبههای ملی، مذهبی، تاریخی، تمدنی، بنایی و طبیعی را داشته باشید و نتوانید آن را در بوق و کرنا کنید، چه حالی به انسان دست میدهد؟
کاخهای تهران که معروفیت به نسبت مناسبی دارند را نمیخواهم نام ببرم. در برنامه سفری ما داخل تهران، کاخ گلستان، عمارت مسعودیه و بعد از آن قصر نگارستان بود که قصههای تاریخ معاصر با معماری در آنها آمیخته شده و جاذبههای تصویری کم نظیری دارند. المانهای شهری تهران نیز بسیار زیاد هستند که نمونه برجسته و معروف آن برج آزادی است و تقریبا هر عکاسی دوست دارد از آن عکسی بگیرد. ما هم از این قائده مستثنا نبودیم.
بیشتر برنامه زمانی ما، برای عکاسی از جاذبههای اطراف تهران بود. فقط تنها مسئله ما این بود که در این فرصت کم دریاچهها را بگیریم، جنگلها میماند، دشت ها را بگیریم، آبشارها میماند. با آنکه قبل از سفر برنامهریزی مسیری انجام داده بودیم، وقتی لوکیشها را میدیدیم دو برابر زمانِ تقریبا محاسبه شده ما را نیاز داشت. روستای وردیج یکی از آن جاهایی بود که نمیشد به راحتی از آن گذشت آنجا را ترک گفت.
اطراف تهران پر از دشت و جنگلهای زیبا و بکر است. شاید اسم مرداب دیوک را تا بحال شنیده اید، اما دیدن آن از نزدیک شما را یاد فیلمهای هالیوودی میاندازد. سوال مشترک من و دوستم این بود که چند درصد از جامعه ایرانی با این مرداب آشنایی دارند؟
تنها چیزی که به ذهنمان رسید تماس با پشتیبانی سایت و درخواست جابجایی اجاره سوئیت اصفهان به مدت یک روز بود تا حداقل بتوانیم تا آنجایی که در این فرصت کم ممکن است از جاهای دیدنی تهران بهره ببریم. تهرانی که دیگر نه شلوغی، نه هوای ناسالم و نه حتی ترافیکش در آن دو روز برای ما معنا و مفهوم داشت، نه به چشممان میآمد. هر آنچه بود پایتختی زیبا و تمام و کمال را منعکس میکرد و حسرت ما را بر میانگیخت. تنها با قولی به خودمان که تهران گردی را در سفری اختصاصی دیگر ثبت و ضبط خواهیم کرد، توانستیم خودمان را راضی کنیم و از تهران خارج شویم.
اصفهانی که بی علت نصف جهان نشده است
با ناراحتی کاشان را هم حذف کردیم تا میدان نصف جهان را ببنیم، تا میدان عتیق را در قاب قرار دهیم و از کاخ عالی قاپو باز و باز و باز لذت ببریم. مسجدهای کم نظیری مانند، مسجد جامع اصفهان، مسجد شیخ لطف الله، مسجد امام و ... را از نزدیک لمس کنیم. هر چند نمیشود به اصفهان رفت و موزه و کلیسای وانک را ندید که هنر و معماری آمیزشی دیگر گونه پیدا کردند.
هنوز سی و سه پل مانده بود و ما در فکر آرامگاه شیخ نطنز بودیم، آرامگاه صائب تبریزی را مرور کردیم، تا یاد موزه موسیقی اصفهان افتادیم. حمام شیخ بهائی را شدیدا دوست دارم و باید میرفتیم تا سِرِ درون آن را دوباره حس میکردم. همان شمعی که گرما بخش آن حمام بود. آتشکده تاریخی که وقتی در اصفهان باشی باید سری به آن زد تا تاریخ کهن را بازآفرینی کرد. خانه امین التجار با آن رنگ و لعاب و نقش و نگار هوش از سر انسان میبرد و دزد خیال میشود تا آگاهانه از آنچه در نصف جهان هست، برخوردار شد.
حکایت من و دوستم حکایت همین کاخ چهلستون است. ما در این سفر مثلثی، تنها انعکاسی از ستونهای گردشگری ایران را توانستیم از نظر بگذارنیم. در حالی که حقیقت اصلی و آن نقش و نگار، جای جای این مکانها را دربرگرفته و باید زمان کافی برای دیدن آنها اختصاص داد. حتی زمانی بیشتر از حد معمول که بتوان لذت حضور در آن مکانها را کامل کرد.
برای اقامت در این شهر ما اجاره سوئیت اصفهان را انتخاب کردیم، از تجربه اقامت یک شبهام در این شهر بخواهم بگویم شما میتوانید با اجاره آپارتمان مبله یا سوئیت در اصفهان اقامت راحتی را داشته باشید و از جاذبه های فراوان این شهر نهایت لذت را ببرید. یکی دیگر از گزینه های جذاب اقامت در اصفهان رزرو اقامتگاههای بومگردی است که در دل فرهنگ و معماری این شهر زیبا قرار میگیرید.
بازگشتی با دست پر
اگر چه نتوانستیم تمام جاهای دیدنی استانهای هدف را ببینیم، اما عکسهایی که گرفتیم بسیار لذت بخش بود. عکسهایی که نشانگر جاذبههای تاریخی و طبیعی کشوری بود که حس شکوه و عزمت و تنوع را نشان میداد. حتی لباسهای محلی در برخی از نقاط آنقدر جذابیت داشت که به خودی خود، میتوانست نمایشگاهی را پوشش دهد.
کشور دیدنی لقبی بود که چند سال به ایران دادم و روز به روز بر آن تاکید دارم. چون نمیتوان چنین گسترهای فرهنگی را تقریبا هیج جای جهان سراغ داشت. مگر در چین. حتی خود هند که کشور پر از رنگ است، در مقابل تنواع بافتی و فرهنگی ایران، تقریبا حرفی برای گفتن ندارد. زیرا شما میتوانید در شمال غرب ایران قلعه بابک را در دل جنگل ارسباران به تماشا بنشینید و دقیقا در جنوب غربش از سواحل خلیج فارس لذت ببرید. شرق و غرب کشورمان هم هین ساختار را دارد. کویری که در دل ایران با شبهای پر ستاره زینت شده را هم نباید از قلم انداخت.