تازه های تقویم تاریخ

داريوش بزرگ پدر ناسيوناليسم ايراني

تقویم تاریخ - 13 تیر

489پیش ازمیلاد:4 ژوئيه سال 489 پيش از ميلاد داريوش بزرگ - شاه شاهان - كه بر تمركز امور و ايراني…

تقویم تاریخ -27 آذر



1950م:18 دسامبر سال 1650 ميلادي نيروهاي اعزامي «شاهجهان» امپراتور گورکانی (تیموری) هند به قندهار از سربازان ايراني مستقر در پادگان اين شهر شكست خوردند و دست به فرار زدند. اين دومين شکست هنديان در قندهار از ارتش ايران بود. سال پيش از آن (ژانويه 1649 ميلادي) شاه عباس دوم شخصا با سپاه اصفهان براي بيرون راندن هنديان از قندهار به اين منطقه رفته و پيروز شده بود. سران دهلي از دير زمان چشم طمع به قندهار دوخته بودند كه گوشه اي از ایران خاوری بود.

تلاشهاي بي نتيجه سران دهلي در سالهاي 1652 و 1653 ادامه يافت و اين چهار لشكر كشي براي آنان 120 ميليون روپيه طلا هزينه داشت. تمايل به تصرف قندهار از زمان حكومت جهانگيرشاه آغاز شده بود، زيرا كه وي در نظر داشت پايتخت را از دهلي به لاهور منتقل سازد و نمي توانست يك پادگان نيرومند ايران در قندهار را تحمل كند. و این، درحالی بود که امپراتوران گورکانی استقرار پرتغالی ها و انگلیسی ها را در سواحل شرقی و غربی آن کشور تحمل می کردند و بیمی از ورود فرانسویان و هلندی هم نداشتند.


1932م:جامعه ملل از 18 دسامبر سال 1932 رسيدگي به شكايت انگلستان از ايران كه يكجانبه امتيازنامه نفت ( امتياز سال 1901 دارسي ) را الغاء كرده بود سه روز پس از دريافت آن آغاز كرد و 50 روز بعد ، از طرفين خواست كه يك بار ديگر با هم مذاكره كنند و اگر موفق به حل اختلاف نشوند ، آن وقت جامعه ملل تصميم خواهد گرفت .

« تاريخ » نشان داد كه اين كار ها نوعي بازي براي تمديد قرارداد 60 ساله به 90 سال و چند برابر كردن منطقه قرارداد بود .

در مذاكرات دوجانبه اين توافق حاصل شد و مجلس شورا بر آن صحه گذارد كه به قرار داد سال 1933 نفت ايران و انگلستان معروف شده كه در سال 1951 باتلاشهاي به رهبري دكتر مصدق ابطال شد.

بايد دانست كه از دهه دوم قرن 20 تا كنون، خاورميانه قرباني نفت خود بوده و ريشه هر رويدادي در اين منطقه را بايد در سياست هاي نفتي ديگران جستجو كرد ، زيراكه بدون نفت و يا نفت گران ، كشورهاي صنعتي پيشرفت نخواهند داشت.


1326ش:پس از چندبار استعفاء و ابقاء و ترميم كابينه و دهها بازي ديگر ، در اين روز در آذر ماه 1326 ( 18 دسامبر 1947 ) ابراهيم حكيمي جاي قوام السلطنه را گرفت و نخست وزير شد. در جريان اين بازي ها كه حوصله مردم را سر برده بود ، محمد مسعود ناشر روزنامه « مرد امروز » در يك شماره اين روزنامه نوشت كه به هركس كه قوام را ترور كند يكصدهزار تومان خواهد داد و در اين زمينه تعهدنامه محضري هم تنظيم كرده بود . روابط قوام با مطبوعات در طول سال 1326 بسيار بد بود .

اين بازي ها كه با اعتراض دولت شوروي به رد قرارداد نفت شمال از سوي مجلس كه قوام وعده آن را به مسكو داده بود تا نيروهايش را از ايران خارج كند شدت يافته بود و يك نمونه اش از اين قرار است : سردار فاخر حكمت 22 آذر 1326 داوطلب نخست وزيري مي شود ، همان روز از مجلس راي اعتماد مي گيرد و روز بعد فرمان نخست وزيري دريافت مي دارد و اندكي بعد انصراف مي دهد ! .

اين بازي ها هشتم دي ماه اين سال با سفر قوام به اروپا پايان مي پذيرد و پرده نمايش پايين مي افتد. دهها سال در ايران تغييرات دولتي تنها جا به جايي مهره ها بود و به همين دليل پيشرفت و تحولي مشاهده نمي شد به مصداق اين ضرب المثل منظوم : برده دل و جان من دلبر جانان من ـــ دلبر جانان من برده دل و جان من.


1979م:پيش از ظهر 18 دسامبر 1979 (27 آذر ماه 1358) دکتر محمد مفتح همداني (حجت الاسلام) مدرس الهيات که در جريان انقلاب 1357 رهبري گروهي از انقلابيون را به دست داشت و در سقوط نظام سلطنتي ايران با ترتيب دادن تظاهرات، نقشي موثر ايفاءکرد هنگام ورورد به دانشکده الهيات در خيابان مطهري (تخت طاووس) هدف گلوله قرار گرفت و کشته شد.

ضاربين دکتر مفتح، سه جوان مسلح به کلت و اوزي بودند که با يک موتوسيکلت حرکت مي کردند و پس از قتل دکتر مفتح و دو پاسدار محافظ او از صحنه فرار کردند. بعدا معلوم شد که اين سه تن از گروه فرقان هستند - همان گروهي که دکتر مطهري (آيت الله) و سرلشکر قره ني را کشته بود. ضاربان که دکتر مفتح را تا داخل دانشکده دنبال کرده بودند کيف دستي او را ربودند که گفته شده است حاوي اسنادي بود و مفتح آن را از خود دور نمي ساخت.

پس از پيروزي انقلاب، دکتر مفتح مسئوليت هاي متعدد بر عهده گرفته بود و ازجمله در زمينه مطبوعات اختيارات داشت. وي بود که غلامحسين صالحيار را در سمت سردبيري روزنامه اطلاعات تثبيت کرده بود. صالحيار اين سمت را از قبل از انقلاب برعهده داشت و تا زمان مصادره شدن اين روزنامه آن را حفظ کرد و پس از اعلام مصادره، خود کنار رفت. گفته شده است که دکتر مفتح در تصميم مربوط به مصادره روزنامه هاي مهم ازجمله اطلاعات و کيهان نقش داشت. اين دو روزنامه، پس از مصادره شدن، نخست در اختيار بنياد مستضعفان قرار گرفتند و پس از اخراج بيشتر (حدود90 درصد) اعضاي تحريريه آنها، سپس به دفتر رهبري انقلاب منتقل شدند.

در ميان اعلاميه هاي تاسف از قتل دکتر مفتح که 28 آذر در روزنامه هاي تهران به چاپ رسيده بود اعلاميه مجاهدين خلق نيز به چشم مي خورد که ترور او را محکوم کرده بود.

 

دکتر مفتح

 

1971م:"ديانا لين" بازيگر آمريکايي فيلمهاي سينمايي 18 دسامبر1971 در 45 سالگي درگذشت. معروفترين فيلم او "داستان آناپوليس: هرچه که آسان به دست آيد آسان هم از دست مي رود" عنوان دارد. ديانا در فيلمها عمدتا نقش دختران ساده دل از همه جا بي خبر را برعهده مي گرفت.

 

ديانا لين

 

1932م:ادوارد برنشتاين Eduard Bernstein صاحب فرضيه تعديل ماركسيسم 18 دسامبر سال 1932 در 82 سالگي در گذشت. كمونيستها تا زمان فروپاشي شوروي، برنشتاين را يك تجديد نظر طلب مي خواندند كه اينك راه او را در پيش گرفته اند.

برنشتاين، يك روزنامه نگار آلماني، نخست از پيروان سرسخت ماركسيسم (سوسياليسم علمي) بود و آن را تنها راه نجات بشر از بدبختي، غم، جنگ و تباهي مي دانست و با اين افكار چون نتوانست در آلمان به كار روزنامه نگاري ادامه دهد به انگلستان رفت و در آنجا به مدت 21 سال به انتشار روزنامه پرداخت. با توجه به روانشناسي بشر، برنشتاين بعدا پاره اي از اصول ماركسيسم را غير عملي ديد و در اين زمينه، به نشر نظرات خود در روزنامه سوسيال دمكرات Der Sozial Demokrat دست زد.

يكي از موارد اختلاف نظر برنشتاين با ماركسيسم اين بود كه عقيده داشت طبقه متوسط جامعه نبايد از ميان برداشته شود؛ همين نتيجه اي كه چين در تجريه اي كه از سال 1982 آغاز كرده به آن رسيده و بسياري از احزاب كمونيست ديگر هم به آن گردن نهاده ، و پذيرفته اند كه ساختن بناي سوسياليسم بايد تدريجي، و شروع آن از سوسيال دمكراسي باشد.

مورد اختلاف ديگر اين بود كه برنشتاين باور نداشت كه كاپيتاليسم با تضادهاي داخلي اش از درون متلاشي شود. طبق فرضيه برنشتاين، طبقه زحمتكش يك جامعه بايد نخست روشن و آگاه شود، رشد كند و به تدريج به صورت يك وزنه سياسي در آيد و از راههاي دمكراتيك به قدرت (حكومت) برسد و يا اين كه سهم چشمگيري از آن را به دست آورد (شريک قدرت شود) و از اين جايگاه به تضعيف بنيادهاي كاپيتاليستي بپردازد. آنگاه با سوسيال دمكراسي آغاز و سپس، مرحله به مرحله، سوسياليسم را جايگزين آن سازد و در جريان عبور از مراحل، بايد مراقب فرصت طلبان باشد كه خود را وارد تحويل نكنند، دست اندر کار آن نشوند كه ورود آنان، تكامل را از مسير خود منحرف و با شكست رو به روخواهد ساخت (دهها سال بعد، شكست سوسياليسم در شوروي و اروپاي شرقي درستي اخطار برنشتاين را كه همانا برحذر بودن از فرصت طلبان است ثابت كرد). يكي از مثالهاي او در اين زمينه از اين قرار است كه شكارچي ماهر، نخست شكار خود را خسته مي كند و از پاي در آوردن شكار خسته كار بسيار آساني است، ولي بايد توجه داشت كه در اين شرايط هم هر فرد و گروهي مي خواهد آن «خسته و فرسوده» را شكار كند. بايد مراقب فرصت طلبان بود.

وي مي گويد كه تنها، با ورود طبقه كارگر به پايگاههاي قدرت نمي توان زيربناي كاپيتاليسم را ويران ساخت به گونه اي كه قابل مرمت كردن (بازگشت) نباشد؛ بايد همزمان كارهاي بد و خصلت هاي سوء كاپيتاليسم را براي مردمي كه هنوز روشن نيستند افشاء كرد تا ريشه كني كاپيتاليسم در ذهن آحاد مردم نقش بندد و براي رسيدن به اين هدف به ياري روشنفکران نياز است. بنابر اين، در بطن مبارزه نياز به همکاري و معاضدت يك طبقه رو شنگر است از جمله اهل جرايد ، كتاب نويسان مخصوصا داستان نويسان كه حرفهايشان در مغز عوام الناس فرو مي رود ، اصحاب نمايش (تئاتر و سينما).

 

برنشتاين

 

1992م:ويلي برانت Willy Brandt ، مردي كه بيش از هر كس ديگر به سوسيال دمكراسي وفادار بود 18 دسامبر سال 1913 در آلمان به دنيا آمد و در سال 1992 در گذشت.

وي از جواني پيرو سوسيال دمكراسي بود كه در آلمان آن زمان «راه سوم» خوانده مي شد. پس از روي كار آمدن هيتلر که رهبر جنبش سوسيال ناسيوناليسم بود، برانت چون حاضر به دست كشيدن از اين فكر (برقرار کردن سوسيال دمکراسي) نبود به نروژ پناهنده شد و در اينجا به كار روزنامه نگاري پرداخت. پس از تصرف نروژ به دست نيروهاي هيتلر به سوئد گريخت .برانت در اين مدت دمي از كمك به گسترش سوسيال دمكراسي غافل نبود. وي پس از جنگ به وطن خود بازگشت و در زنده كردن حزب سوسيال دمكرات آلمان فعاليت بسيار كرد و نماينده پارلمان شد. سپس به مدت 9 سال شهردار برلن غربي بود. سه سال وزير امور خارجه و 5 سال صدر اعظم آلمان بود و باشوروي و آلمان شرقي راه مسالمت در پيش گرفت و از بانيان اتحاديه اروپا بشمار مي رود و به همين دليل در سال 1971 برنده جايزه صلح نوبل شد.

برانت هنگامي كه رئيس دفترش متهم به جاسوسي براي بلوك شرق شد، اين رويداد را نتيجه ضعف تشخيص خود در انتصاب آن فرد اعلام داشت و از صدارت عظماي آلمان كنار رفت، اما تاپايان عمر به مدت 16 سال رئيس مركز جهاني احزاب سوسياليست بود. مهمترين اثر او «تحول سوسياليسم» است كه كتابي است جامع در زمينه اين فرضيه. حزبي را كه او از هيچ به وجود آورد تاکنون چندبار زمام امور آلمان را به دست داشته است . ويلي برانت نامي است كه او پس از فرار از آلمان بر خود نهاد كه شناخته نشود ولي بعدا حاضر به تغيير دادنش نشد.

 

Willy Brandt

 

1915م:Edouard Vaillant سوسياليست معروف فرانسوي در اين روز در سال1915 در 75 سالگي درگذشت. وي که از جواني به انديشه سوسياليسم معتقد شده بود و آن را در فرانسه تبليغ مي کرد در 1871 - زماني که ارتش آلمان پس از غلبه بر ارتش فرانسه به حومه پاريس رسيده بود از ايجاد کنندگان "کمون پاريس" و رد هرگونه دولت به صورت گذشته بود. وايلان و يارانش همه دشواري ها و جنگها را نتيجه وجود دولتهايي از دست گذشته مي پنداشتند که سران آنها سواي خواست مردم عمل مي کرده، تنها در پي منافع خود بوده و حرص قدرت داشتند. وي پس از سرکوب شدن خونين کمون پاريس به انگلستان گريخت و به کارل مارکس که در آنجا بود پيوست. در غياب، درپاريس او را به اعدام محکوم کردند که سالها بعد اين حکم لغو شد و وايلان به وطن بازگشت و به نمايندگي مجلس فرانسه هم انتخاب شد.

وي در سال 1900 با کمک همفکرانش حزب سوسياليست انقلابي فرانسه را تاسيس کرد، ولي پنج سال يعد با ادغام اين حزب با حزب سوسياليست موافقت کرد و تا پايان عمر به فعاليت در آن ادامه داد. وايلان تا دم واپسين اين باور خود را از دست نداد که جامعه بدون "دولت به صورتي که وجود داشت" بهتر مي تواند به زندگي خود ادامه دهد و خواهان کاهش اختيارات دولتها و اداره کشور توسط شوراها بود.

 

Edouard Vaillant


1271م:قوبيلاي قاآن (خان خانها؛ متولد 1215 و متوفا در 1294) نوه چنگيز خان مغول (پسر تولي) كه اسما فرمانرواي كل متصرفات مغولها در آسيا و اروپا از جمله بخشهايي از ايران بود، 18 دسامبر 1271 عنوان امپراتوري خود به مركزيت چين را تغيير نام داد و آن را دولت «يوان (يووان)» ناميد كه حکومت دودمان يوان تا سال 1368 ميلادي ادامه داشت. هلاكو (هولاگو) كه بر ايران حكومت مي كرد و ايلخاني (حكومت مغولي) ايران را تاسيس كرده بود برادر قوبيلاي قاآن بود. امپراتوري «يوان» كه تا روسيه و اروپاي مركزي امتداد داشت و ماركوپولو آن را در كتاب خود شرح داده است، در دهه هاي اول عمر خود، تنها يك مجمع (قوريلتاي = خوريلتاي = پارلمان) داشت و در سراسر آن اصول واحدي به نام «ياسا» رعايت مي شد كه چنگيزخان آن را تدوين كرده بود و تا مدتي بمنزله قانون اساسي مغولها بود.


1903م:برادران رايت 18 دسامبر1903، و يك روز پس از نخستين پرواز كه پيروزمندانه بود، از دولت آمريكا خواستند كه اختراع آنان را خريداري كند. وزارت جنگ آمريكا مامور بررسي اين درخواست شد و پس از مذاكره و مشاهده اختراع، تصميم گرفت براداران رايت را به خدمت بگيرد و كمك مالي به تكميل اين صنعت بكند.

17 دسامبر سال 1903 در صحراي «كيتي هاك» ايالت كاروليناي شمالي آمريكا برادران رايت (ارويل و ويلبر رايت Orvill & vilbur Wright) هواپيمايي را كه در كارگاه دوچرخه سازي شان بر پايه استفاده از مقاومت هوا ساخته بودند به صورتي كه در عكس ديده مي شود به پرواز در آوردند كه به عنوان نخستين پرواز بشر با هواپيما ثبت شده است. روزنامه هاي آن زمان آمريکا در گزارش هاي خود از نخستين پرواز، هواپيماي برادران رايت را "ماشين پرنده" نام گذارده بودند.

در دسامبر 2003 به مناسبت صدساله شدن اين اختراع، درهمان محل (کيتي هاک) مراسمي برگزار شد. قرار بود در اين مراسم يك المثناي هواپيماي برادران رايت که اخيرا ساخته شده بود به پرواز در آيد، ولي اين پرواز تا ساعت ها به سبب نوزيدن باد مساعد به انجام نگرفت و پس از آن هم يک بال هواپيما هنگامي که براي پرواز به حرکت درآمده بود به زمين گير کرد و برنامه لغو شد. به عبارت ديگر، توفيق برادران رايت صد سال پيش از آن بيشتر بود.

 

برادران رايت: ارويل ـ ويلبر

 

1916م:نبرد «وردن Verdun» خونین ترین صحنه جنگ جهانی اول 18 دسامبر 1916 با شکست آلمانی ها پایان یافت. محصول این نبرد ده ماهه که 21 فوریه 1916 در شمال شرقی فرانسه و در نزدیکی شهری به همان نام آغاز شده بود نزدیک به 340 هزار کشته و بیش از نیم میلیون زخمی بود. شمار کشته شدگان فرانسوی 163 هزار و آلمانی 143 هزار گزارش شده است. در این نبرد بیش از 40 میلیون گلوله توپ بکار رفته بود. نبرد در زمینی پرار تپه صورت گرفت و مارشال فالکنهاین Falkenhayn آلمانی هجدهم دسامبر به ستاد ارتش آلمان اعلام کرد که ادامه این نبرد به مصلحت نیست و سپس به نیروهای خود دستور عقب نشینی داد. فرمانده نیروهای فرانسوی در این نبرد مارشال پتن بود که با این پیروزی، قهرمان ملی فرانسه شد. فرانسویان همین قهرمان ملی را در پایان جنگ جهانی دوم به اعدام کردند که با یک درجه تخفیف روانه زندان ابد شد زیرا که در جریان جنگ جهانی دوم، ادامه جنگ با آلمان را به مصلحت فرانسه ندیده بود.


1981م:جسد محمد شهو Mehmet Shehu مرد شماره 2 آلباني را 18 دسامبر 1981 پس از اين که مورد سوءظن انور خوجه رهبر وقت قرار گرفت در خانه اش يافتند و اعلام کردند که خودکشي کرده و چون خودکشي کاري ناپسند اعلام شده بود او را در نقطه اي دور دست که کمتر کسي از آن اطلاع داشت دفن کردند. در پي اعلام مرگ شهو که چهار دهه وزير و نخست وزير و از سران حزب حاکم آلباني بود وي را متهم کردند که جاسوس سه جانبه يوگوسلاوي، شوروي و آمريکا ! بود.

شهو که هنگام مرگ 68 ساله بود در جواني افسر ارتش شده بود و چون افکار کمونيستي داشت به حمايت از چپ هاي اسپانيا در جنگهاي داخلي اين کشور شرکت کرده بود و پس از شکست چپها از نيروهاي ژنرال فرانکو، به فرانسه منتقل شده بود و درجريان اشغال آلباني به نيروهاي مقاومت پيوسته و به فرماندهي بخشي از آنها رسيده بود و پس از جنگ که حکومت آلباني به دست کمونيستها افتاده بود در حزب و دولت صاحب مقام شده بود. وي پس از شرکت در يک دوره نظامي در شوروي به درجه سرلشکري رسيده بود. پس از جدايي آلباني از بلوک شوروي، اين شهو بود که آن کشور را در کنار چين قرار داد ولي در آغاز دهه 1980 ادامه انزواي آلباني را به مصلحت نمي ديد و درجلسات حزبي به آن اشاره مي کرد که مورد سوء ظن انور خوجه رئيس کشور قرار گرفت و .... بعدا گفته شد که شهو خودکشي نکرده بود بلکه به دستور انور خوجه او را کشته بودند. پس از فروپاشي دولتهاي کمونيستي اروپا ،محل دفن شهو به دست آمد و بقاياي جسد او به خانواده اش تحويل گرديد.

 

محمد شهو


1987م:بي نظير بوتو سياستمدار پاکستاني (که دو بار هم رئيس دولت اين کشور شده بود) 18 دسامبر 1987 با آصف علي زرداري ازدواج کرد. در طول حکومت دوم بي نظير بر پاکستان شوهر او متهم به سوء استفاده از قدرت زنش شده و بعدا تحت تعقيب قضايي قرار گرفته و زنداني شده بود. در پي ترور بي نظير در دسامبر 2007 و سپس کناره گيري پرويز مشرف، آصف علي زرداري به رياست جموري پاکستان انتخاب شده است.

 

بي نظير و شوهرش


2000م: 18دسامبر سال 2000 کالج انتخاباتي آمريکا جورج دبليو بوش را رئيس جمهوري اين کشور اعلام کرد.

برسر شمارش آراء در ايالت فلوريدا که جب بوش برادر جورج بوش، فرماندار آن بود اختلاف پديد آمده بود و اين اختلاف اعلام نتيجه انتخابات را 36 روز معلق ساخته بود که در تاريخ آمريکا بي سابقه بود.

بر سرشمارش آراء مناطقي از اين ايالت ميان «ال گور» نامزد حزب دمکرات و جورج يوش نامزد حزب جمهوريخواه و در نتيجه دو حزب اختلاف افتاده بود و کشمکش ادامه داشت که روز 9 دسامبر دادگاه عالي فلوريدا راي داد که 45 هزار راي مورد اختلاف بارديگر و با دقت و با دست شمارش شوند.

حزب جمهوريخواه که با اين طرز شمارش مخالف بود به ديوان عالي آمريکا مراجعه کرد و اين ديوان 12 دسامبر با اکثريت پنج راي در برابر چهار راي حکم داد که دوباره شماري آراء متوقف شود و به اين ترتيب جورج يوش برنده اعلام شد. ال گور که در مجموع، آراء بيشتري داشت، نخست مصمم بود که حکم ديون عالي را نپذيرد، ولي 13 دسامبر از اين تصميم منصرف شد و اعلام داشت که ادامه مقاومت را به مصلحت کشور نمي داند زيرا نمي خواهد که به وحدت ملي آسيب برسد.

با کنار رفتن ال گور، انتقاد از جهت گيري ديوان عالي که بيشتر قضات آن در زمان دولت هاي حزب جمهوريخواه انتخاب شده اند پايان نيافته و پس از ناموفق بودن استراتژي جورج بوش در عراق و مسائلي که از اين رهگذر پديد آمده است، اصحاب نظر احتمال مي دهند که پس از اتمام دوران حکومت او (جورج بوش) در پايان سال 2008 (20 ژانويه 2009) پرونده انتخابات نوامبر سال 2000 باز گشوده شود و .... تاکنون بسيار از سران کشورها از جمله ايران و روسيه جورج بوش را برگزيده ديوان عالي آمريکا خوانده اند، نه راي دهندگان (مردم) که نقطه ضعفي در تاريخ دمکراسي اين کشور تلقي شده است.

 

جورج دبليو بوش


1999م:بانو "جوليا هيل" 18 دسامبر 1999 پس از دريافت قول ضمني که قطع درختان "چوب قرمز" کاليفرنيا متوقف خواهد شد که از بلندترين درختان روي کره زمين هستند و عمر بعضي از آنها از هزار سال تجاوز مي کند به زندگي خود روي درخت پايان داد.

جوليا از سال 1997 در ارتفاع 60 متري از زمين روي شاخه يک درخت "رد وود" هزار ساله در منطقه هومبولت ايالت کاليفرنياي آمريکا زندگي مي کرد. وي که از مبارزان بنام حفظ محيط زيست است شنيده بود که مي خواهند درختان آن منطقه از جمله آن درخت هزار ساله را قطع کنند و چون از راه مذاکره و توسل به مقامات مربوط و نطق و مقاله موفق نشده بود از اين کار ممانعت کند بربالاي يکي از درختان هزار ساله که خود او نامش را "لونا" گذارده بود مسکن گزيده و در آنجا زندگي مي کرد تا اگر آن درخت را قطع کنند او هم کشته شود.

جوليا در باره زندگي دو ساله خود روي شاخه هاي اين درخت، کتابي به روش "روزنگار" تحت عنوان Legacy of Luna منتشر ساخته که پرفروش اعلام شده است.

 

دو عكس از جوليا بر بالاي درخت

 

2006م:پيش از ظهر 18 دسامبر 2006 رابرت گيتس و در آن سال 63 ساله كه سمت او به عنوان وزير دفاع آمريكا در سناي اين كشور (با 98 راي از صد راي) تاييد شده بود سوگند خورد و كار خود را در اين سمت آغاز كرد. وي بود كه در سناي آمريكا در پاسخ به پرسش يك سناتور (سناتور دمكرات ميشيگان) گفته بود كه در عراق، آمريكا پيروزي نظامي نخواهد داشت و در ادامه حرف خود افزوده بود كه البته شكست هم نخواهد داشت.

گيتس با پيشينه کار اطلاعاتي و تجربه در سازمان "سيا" در زماني وزير دفاع ايالات متحده شد كه اين کشور در دو جنگ درگير بود، چين تقويت بنيه نظامي خود تسريع کرده و سحن از همکاري نظامي کامل با روسيه مي گفت و روسيه بار ديگر به آزمايش موشک هاي تازه دست زده بود.

در دسامبر 2006 و پيش از آنکه گيتس کار خودرا به عنوان وزير دفاع آمريکا آغاز کند ملك عبدالله پادشاه کشور سعودي «ديك چني» معاون رئيس جمهور وقت آمريكا را به رياض دعوت كرده و اخطار جدي داده بود که اگر دولت آمريكا قدرت روزافزون شيعيان عراق را كاهش ندهد، دولت سعودي مانع رسيدن كمك مالي و تسليحاتي از آن كشور به سني هاي عراق نخواهد شد. گيتس كه 26 سال در امور امنيتي (در ارتباط با ساير ملل) تجربه دارد و درجريان فروپاشي شوروي مدير كل «سيا» بود در رشته «تاريخ» دكترا دارد و سالها نيز در چارچوب دستگاه آموزش عالي آمريكا، رئيس گروه و رئيس دانشگاه بود. او در دولت هاي دمكرات و جمهوريخواه (هر دو حزب) اين سمت ها را داشته و لذا، شخصيتي نسبتا متعادل بنظر مي رسد كه از گفتن «نه» بيم به خود راه نمي دهد.

جورج دبليو بوش که در جريان مسابقه هاي انتخاباتي سال 2006 آمريکا اعتراض راي دهندگان به رفتار و سياست هاي رامسفلد وزير دفاع وقت را شنيده بود يك روز پس از برگزاري انتخابات در هفتم نوامبر، با تغيير رامسفلد از سمت وزارت دفاع موافقت كرده بود كه شش سال در اين سمت بود. انتصاب گيتس هنگامي اعلام شد كه يك كميسيون دو حزبي خارج از دولت، نظراتي درباره وضعيت آمريكا در عراق ابراز داشته بود.

اصحاب نظر در تفسير تصميم بوش به تغيير وزير دفاع آمريکا گفته بودند که دولت آمريكا با هدف استقرار درازمدت و معاملات نفت به عراق رفته و هزينه و تلفات سنگين متحمل شده است كه صرف نظر كردن از آن هدف ها برايش آسان نيست. وجود اسلحه کشتار جمعي در عراق و بركنار كردن صدام حسين يك بهانه، بيش نبود. حال بايد منتظر شد و ديد که گيتس براي تحقق هدف هاي آمريکا در عراق چه راهي در پيش خواهد گرفت. در افغانستان، متوقف کردن فعاليت هاي چندصد عضو و هوادار القاعده به اين لشکرکشي نياز ندارد. غرب نمي خواهد که قدرت هاي ديگر وارد آسياي جنوب غربي شوند.

باراک اوباما رئيس جمهور منتخب آمريکا نيز گيتس را در سمت وزير دفاع اين کشور تثبيت کرده است. و اين، نشانه آن است که روش گيتس را مي پسندد. گيتس تنها وزير کابينه جورج دبليو بوش است که در کابينه اوباما عضويت دارد.

 

دو عكس از جوليا بر بالاي درخت

 

# 1565: بنه دتو وار چيBenedetto Varchi تاريخدان،نويسنده و شاعر ايتاليايي در 62 سالگي درگذشت.

1805: يوهان فون هردرHerder فيلسوف آلماني در 59 سالگي درگذشت.

1844: لوديگ وان برنتانو اقتصاد دان آلماني و صاحب فرضيه استفاده از اهرم نرخ بهره براي تنظيم بازار به دنيا آمد.

1865: مراحل تصويب اصلاحيه 13 قانون اساسي آمريکا که ضمن آن بردگي در اين کشور غير قانوني و منع شده است تکميل شد و از اين روز قدرت اجرايي يافت.

1940: اسنادي که پس از جنگ جهاني دوم به دست آمد نشان مي دهد که هيتلر در اين روز( حدود شش ماه پيش از آغاز تعرض و در زماني که دم از دوستي با دولت مسکو مي زد ) دستور محرمانه آماده شدن براي يک حمله گسترده نظامي به قلمرو شوروي تا رسيدن به منابع نفت قفقاز و خاورميانه را به ستاد ارتش آلمان داده بود.

1944: ديوان عالي آمريکا آمريکا نقل مکان موقت ژاپني تبارهاي آمريکا را که دو سال پيش از آن انجام شده بود مشروط بر اين که نام آن در مورد آن دسته که وفادار به آمريکا هستند " بازداشت " گذاشته نشود تاييذ کرد.

1956: ژاپن به عضويت سازمان ملل پذيرفته شد. اين کشور پس از جنگ جهاني دوم سالها تحت اشغال نظامي آمريکا بود.

1957: نخستين مرکز اتمي غير دولتي توليد نيروي برق در " شيپينگ پورت" ايالت پنسيلوانياي آمريکا آعاز بکار کرد.

1969: مجازات اعدام در انگلستان غير قانوني اعلام شد.

1971: الكساندر ترادوفسكي روزنامه نگار شوروي و سردبير نشريه« صلح » كه نوشته بود غرب نفت خاورميانه را به مفت مي برد و از در آمد آن اسلحه مي سازد و از كشورهاي ضعيف از جمله ممالك نفتخيز باج مي گيرد در گذشت .

1972: مرحله شديد بمباران هوايي قسمت شمالي ويتنام از سوي آمريکا آغاز شد.

1980: الكسي كاسيگين معروف به دولتمرد بي خاصيت كه سالها نخست وزير شوروي بود در 76 سالگي براثر حمله قلبي فوت شد.

منبع:iranianshistoryonthisday.com

تازه ترین خبرها(روزنامه، سیاست و جامعه، حوادث، اقتصادی، ورزشی، دانشگاه و...)

سایر خبرهای داغ

    ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

    ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------