تازه های تقویم تاریخ

داريوش بزرگ پدر ناسيوناليسم ايراني

تقویم تاریخ - 13 تیر

489پیش ازمیلاد:4 ژوئيه سال 489 پيش از ميلاد داريوش بزرگ - شاه شاهان - كه بر تمركز امور و ايراني…

تقویم تاریخ -13 آذر



1918م:4 دسامبر سال 1918 (13 آذر 1297)، 23 روز پس از پايان جنگ جهاني اول، وثوق الدوله كه سلطان احمد شاه كناره گيري اش را از رياست وزراء نپذيرفته بود به مخالفان خود اخطار كرد كه اگر بازهم با برنامه هايش مخالفت كنند، آنان را شديدا تنبيه خواهد كرد.

وثوق الدوله كه مورد حمايت انگلستان بود چون از قبل مي دانست كه استعفايش پذيرفته نخواهد شد، ششم آذر ماه ژست كناره گيري گرفت تا پس از رد آن با قدرت بيشتري حكومت كند. دولت انگلستان كه باكمونيست شدن روسيه يكه تاز ميدان ايران شده بود هر روز وعده حمايت به وثوق الدوله مي داد تا اين كه با او قرار دادي را امضاء كرد كه دست كمي از تحت الحمايه شدن ايران نداشت!.


1940م:در اين روز در سال 1940 (در آن سال مصادف با 13 آذر 1319 خورشيدي) دكتر محمد مصدق كه در بيرجند زنداني بود به احمدآباد ساوجبلاغ (نزديك كرج) منتقل و در اينجا به حالت تبعيد تحت نظر ماموران انتظامي در آمد.

رضا شاه با دكتر مصدق كه طبيعتي دمكرات و ضد زورگويي داشت ميانه خوبي نداشت و وي را در بيرجند زنداني كرده بود تا ازنيش انتقادهايش آسوده شود. دكتر مصدق در دهه 1335 نيز پس از تحمل سه سال زندان به احمد آباد تبعيد شده بود و تا پايان عمر به صورت تبعيد غير قانوني در آنجا باقي ماند و در همانجا هم مدفون است كه مقبره و تبعيدگاه او كه هر سال مورد ديدار بسياري از ايرانيان قرار مي گيرد اخيرا جز آثار ملي در آمده و محفوظ خواهد ماند.

دكتر مصدق پس از تبعيد رضاشاه از ايران آزاد شد و مردم تهران بار ديگر او را به عنوان نماينده اول خود به مجلس فرستادند و او بود كه به سلطه طولاني انگلستان بر ايران پايان داد و ايرانيان را در طول حكومت دو سال و نيمه خود به صورت مردمي مبارز در افكار جهانيان در آورد.

 

دكترمصدق، سياستمدار محبوب ايرانيان،


1795م:امروز زادروز « توماس كارلايل » مورخ ، نويسنده و انديشمند بزرگ اسكاتلندي است كه چهارم دسامبر سال 1795 به دنيا آمد و آتار متعدد از او باقي مانده است كه مهمترين آنها كتاب چند جلدي « تاريخ انقلاب بزرگ فرانسه » است.

كارلايل در حرفه تاريخنگاري انقلاب كرد و تاليفاتش را بدون « فوت نت » منتشر ساخت و روشي را پايه نهاد كه اينك به «تاريخنگاري ژورناليستيك» معروف شده است.

وي معتقد بود مردمي كه به يك مورخ اعتماد دارند بايد حرفهاي او را بپذيرند و لذا نيازي به ذكر غير ضروري مآخذ و اصحاب قول نيست ، زيرا كه مورخ قبلا درستي مطالبي را كه به دست آورده آزمايش كرده است . اگر مورخ به موردي ترديد دارد بايد ترديد خود را ذكر كند و به گردن ديگران انداختن و تكرار « موارد مورد ترديد و شايعه » درست نيست. ذكر مآخذ كه خود آنها هم معلوم نيست معتبر باشند باعث پيچيدگي نوشته و اطاله كلام مي شود. بكار بردن همه مآخذ و رفرنس ها تنها براي يك سكالر (کار دانشگاهي ( كتاب درسي ) - مدرس و پروفسور) لازم است.

كارلايل تاييد كرده است كه « فرد ديگري» بايد «تاريخ روز( خبر ) » را بنويسد كه پژوهشگران پس از او، اين « فرد ديگر » را « روزنامه نگار » نام نهادند. به اين ترتيب وي راهي را گشود كه به قبول اين اصل انجاميد كه روزنامه نگار « تاريخ امروز » را مي نويسد و عناصرش را به دست مي دهد و تاريخنگار بعدا پس از حصول نتيجه با حوصله بيشتر و انتخاب يك روش تحقيق مطمئن و متدولوژي آن را دنبال خواهد كرد و با جمع آوري اسناد لازم، كل « رويداد » را شرح مي دهد و بايد « علت و يا علل » و « نتيجه و يا نتايج» را روشن سازد . بنابراين، اين دو حرفه ( روزنامه نگاري و تاريخنگاري ) داراي يك قلمرو واحد هستند . كارلايل مورخ را به مثابه يك کارآگاه( پليس ) مي داند كه براي « قاضي تاريخ » مدرك جمع آوري مي كند و « قاضي زمان » جز نوشته و يا كتاب تاريخ كسي ديگر نمي تواند باشد و «دادرسي» همان شرح رويداد است كه چرا شروع شد ، چگونه انجام گرفت و به كجا ختم شد ( نتيجه چه بود ) .

 

توماس كارلايل


2004م:در چهارم دسامبر 2004 به نظر نمي رسيد كه ابطال نتايج انتخابات دور دوم رياست جمهوري اوكراين از سوي ديوان عالي اين كشور، از بحران انتخاباتي بکاهد زيرا كه طرح "انقلاب مخملي" غرب در قلمرو شوروي سابق هنوز به نيمه راه هم نرسيده بود. ديوان عالي اوکراين آخر وقت دوم دسامبر 2004 نتايج انتخابات دور رياست جمهوري اين کشوررا ابطال کرده بود. دادگاه عالي اوکراين در حكم خود تاريخ تجديد انتخابات را روز 26 دسامبر تعيين كرده بود كه برخي حقوقدانان بي طرف گفته بودند تعيين تاريخ و چگونگي برگزاري هرگونه انتخابات كار قوه مجريه و مقننه است نه قوه قضايي.

به دليل يك سويه مخابره شدن اخبار، واكنش كوچما رئيس جمهور و يانوكوويچ نخست وزير اوكراين تا آخر وقت سوم دسامبر واصل نشده بود. تنها، يك سخنگوي يانوكوويچ گفته بود كه وي در انتخابات تازه شركت خواهد كرد زيرا كه به پيروزشدنش اطمينان دارد.

با صدور راي ديوان عالي، پارلمان اوکراين بايد كه قانون انتخابات اين كشور را به گونه اي اصلاح مي کرد كه با راي ديوان عالي مطابقت يابد زيرا كه تكرار انتخابات دور دوم در طول تاريخ دمکراسي در جهان سابقه نداشته و در قانون هيچ كشوري ديده نشده است. در آن روز مشکل در اين بود که باز ممكن بود كه كوچما اصلاح قانون را نپذيرد زيرا كه قبلا گفته بود كه انتخابات بايد عمومي و از نو صورت گيرد. طبق قانون وقت، اگر يانوكوويچ كمتر از ده روز مانده به انتخابات انصراف مي داد، رقيب او بايد بيش از نيمي از كل آراء را به دست مي آورد كه بعيد بود.

«گريزلوف» رئيس دوماي روسيه كه با طرفين اختلاف در اوكراين مذاكره كرده بود گفته بود كه راي ديوان عالي راه حل مسئله اوكراين نيست زيرا كه اين مسئله عميق تر از آن است كه با يك حكم دادگاه بشود آن را حل كرد، اين مسئله در تار و پود جان دست كم نيمي از مردم اوكراين فرورفته است.

 

54م:چهارم دسامبر سال 54 ميلادي سناي روم بر پايه افكار افلاتون كه مردم عموما يا اهل عمل هستند و يا اهل فكر و رئيس كشور بايد هر دو هنر را داشته باشد تصويب كرد از آنجا كه دشوار است چنين فردي را به دست آورد، امپراتور كه عمدتا مرد عمل است بايد داراي يك مشاور از اصحاب فكر شود تا كامل گردد و چون در آن زمان، تنها دو فيلسوف بزرگ در «رم» وجود داشت تصميم گرفتند كه «لوسيوس آمنوس سنه كا» را كه درعين حال بهترين خطيب وقت بود به عنوان مشاور اول و «بوروس» فيلسوف ديگر را جانشين مشاور قرار دهند.

پاره اي از مورخان قرون جديد و معاصر نوشته اند كه هدف سناي روم در حقيقت تعديل كارهاي ناصواب «نرون» امپراتور وقت بود وچون "سنه كا" مدتي معلم خصوصي نرون بود اورا مشاور اول وي قرار دادند که با اين مصوبه مخالفت نكند.

«سنه كا» كه در اسپانيا در يك خانواده رومي به دنيا آمده بود در فلسفه و حكمت، و هنر خطابت چنان پيشرفته بود كه اورا «كامل» لقب داده بودند. سنه كاي 60 ساله پيش از قبول سمت تازه، در جلسه سنا خطاب به سناتورها گفته بود كه با سه شرط اين سمت را خواهد پذيرفت و اين شرايط از اين قرارند: خودداري از جنگ ديگري با ايران و حل اختلافات و تقسيم جهان ميان دو امپراتوي از را مذاكره، زيرا كه تاكنون جنگ با ايران به سود روميان نبوده وخاطره شكست كراسوس از ايران را پس از يك قرن فراموش نكرده اند. مادر، همسر و بستگان امپراتور نبايد در امور كشور مداخله و از اين و از آن جانبداري كنند و بالاخره مكاتبات و متن سخنرانيهاي امپراتور بايد قبلا توسط او تهيه شود زيرا كه اين اسناد در تاريخ خواهد ماند و اگر كسي نباشد كه حرفهاي امپراتور را كنترل كند ممكن است درد سر ساز شوند و سنا و امپراتور، هر دو ، اين شرايط را پذيرفتند. سناتور ها از شرط دوم "سنه كا" تعجب كرده بودند زيرا كه مادر امپراتور از حاميان "سنه كا" بود و هزينه تحقيقات و تحرير كتابهايش را تامين مي كرد.

حرف شنوي نرون كه طبيعتي ظالم داشت از "سنه كا" ديري نپاييد و هرسه شرط را زير پا گذارد و با ايران بر سر شاه ارمنستان كه هميشه يك شاهزاده ايراني بود به يك معارضه شش ساله دست زد که در اين معازضه، بالاخره بلاش شاه وقت ايران پيروز شد.

"سنه كا" پس از اين كه نرون مادر خود را كشت و ترتيب قتل «بوروس» فيلسوف رومي را داد و با هر پيش آمدي مخالفانش را متهم و از سر راه خود برمي داشت و به اندرز هاي وي گوش نمي كرد كناره گيري كرد كه نرون همسر خود را هم با ضربه لگد كشت و ظلم هاي ديگر ي مرتكب شد كه مردم پاره اي از اين جنايات را به حساب كوتاهي "سنه كا" گداشتند كه سنه كا پس از نوشتن رساله اي در دفاع از خود كه اندرز هاي او در مغز چون سنگ نرون فرو رفتني نبود خودكشي كرد. با اين عمل، مردم متوجه اشتباه خود درباره "سنه كا" شدند و بيزاري انان از نرون صد چندان شد به گونه اي كه نرون نيز به دليل همين تنفر عمومي در نهم ژوئن سال 68 ميلادي خودکشي كرد.

از«سنه كا» ده كتاب در باره فلسفه و فن خطابت و نوشتن باقي مانده كه معروفترين انها «تفاوت آرزو و هوس» است.

خودكشي "سنه كا" و نرون باعث به فراموشي سپرده شدن ابتكار سناي روم نشد و اينك بيشتر سران كشورها داراي انديشمند و مورخ مشاور هستند و نطقهاي رسمي شان را كارشناسان ويژه مي نويسند و ....

 

سنه كا


2004م:ولاديمير پوتين رئيس جمهور وقت روسيه سوم دسامبر 2004 در نخستين روز ورود خود به هند، در نطقي در دهلي نو دولت آمريكا را متهم كرد كه سياست خارجي خود را برپايه ديكتاتوري قرار داده است و در روابط خود با ساير كشورها، روش ديكتاتوري و زورگويي را دنبال مي كند. وي گفت كه دولت آمريكا تلاش مي كند كه با چنين سياستي نظم روابط بين المللي بر پايه «جهان يك قطبي و يك قدرت برتر» ادامه يابد. پوتين گفت كه اگر چنين سياست و محيطي ادامه يابد؛ حاصلي جز گسترش تروريسم، توسعه انواع قاچاق و معاملات مواد مخدر، مافيابازي و توزيع سلاحهاي اتمي نخواهد داشت و مسائل پيچيده تر خواهد شد. زيرا كه «تاريخ» ثابت كرده است كه ديكتاتوري در مسائل بين المللي نه تنها اين مسائل را حل نكرده بلكه بر پيچدگي و دامنه دار شدن آنها به سبب افزايش مقاومت در برابر اين نوع برتري جويي يك دولت افزوده است و هر دولت ديگر در صدد برآمده كه آن هم قطب، برتر و قدرت شود!. ميزبانان هندي پوتين هم وجود جهان يك قطبي را رد كردند. رئيس جمهور روسيه همچنين غرب را متهم به بكار بردن استاندارد مضاعف در مسائل بين المللي از جمله برنامه هاي اتمي كشور ها و انتخابات [دمکراسي] كرد و براي اثبات اين نظر از عراق و انتخابات آن مثال آورد. پوتين گفت که دمکراسي آمريکا هم چنگي به دل نمي زند، نوعي نمايش است که رسانه هاي آن کشور آرايشگر بازيگران و صحنه هايش هستند تا جهانيان تماشاگر مجذوب شوند و سناريو را بپذيرند - جهانياني که بيشترشان مفهوم واقعي فلسفه دمکراسي را نمي دانند و افراد، گرفتار تامين معاش روزانه هستند.

 

پوتين در دهلي نو در کنار نخست وزير هند


2004م:چين سوم دسامبر 2004 بدون سر و صدا زيردريايي اتمي تازه و پر قدرت خود ازنوع «094» را به آب انداخت. وزارت دفاع آمريكا اعلام کرد كه اين زير دريايي مجهز به موشكهاي اتمي قاره پيما مي تواند از آبهاي چين، هرنقطه از جهان را هدف قراردهد و بزند و نوع تكميل شده زيردريايي اتمي «092» چين است كه به موشك اتمي بين قاره اي با برد 7000 كيلومتر مجهز است. زيردريايي هاي موشك انداز ديگر چين از نوع «جي ال ـ 2 » و ديزلي هستند.

وزارت دفاع آمريكا تاييد كرده بود كه چين زودتر از پيش بيني منابع اطلاعاتي آن کشور موفق به تكميل و افزايش موشكهاي كروز و زير دريايي هاي خود شده و مي كوشد كه قبل از سال 2010 از اين لحاظ خود را به پايه آمريكا برساند.

رسانه هاي آمريكايي چهارم دسامبر 2004 ضمن انتشار خبر به آب انداخته شدن زيردريايي اتمي چين و تفسير آن، در عين حال نوشته بودند كه آمريكا با چين، جز بر سر تايوان اختلاف و مشكل ندارد.


1110: صليبيون بندر صيدا را پس از يك محاصره طولاني تصرف كردند . اين بندر كه 25 قرن پيش به دست نيروهاي مهاجم بابل ويران گرديده بود به دستور كوروش بزرگ با هزينه ايران بازسازي شده بود. صيدا اينك در قلمرو لبنان است .

1534: سلطان سليمان امپراتور عثماني چهارم دسامبر 1534 بغداد را تصرف كرد كه دولت صفويه ايران بعدا آن را پس گرفت . دهها سال پس از آن ، سلطان مراد چهارم سلطان وقت عثماني که بغداد را مورد حمله نظامي قرار داده و با مقاومت قهرمانانه و تاريخي پادگان ايراني شهر رو به رو شده بود با شاه وقت صفوي ( دربار اصفهان ) بر سر آن به مصالحه رسيد.

1829: رسم قديمي " سوتي " در هند كه سوزاندن همسر پس از مرگ شوهر بود ممنوع شد ، گرچه بعدا هم كم و بيش به صورت داوطلبانه ادامه يافت . طبق اين رسم، زن با جسد شوهر متوفايش در يك زمان و يك محل آتش زده مي شدند.

1918: وودرو ويلسون رئيس جمهوري آمريكا با كشتي رهسپار فرانسه شد تا در مراسم امضاي معاهدات ورساي شركت داشته باشد . وي نخستين رئيس جمهوري آمريكا بود كه در طول زمامداري از اين كشور خارج مي شد.

1995: اسحق رابين نخست وزير اسرائيل به دست يك جوان اسرائيلي كشته شد.

منبع:iranianshistoryonthisday.com

کالا ها و خدمات منتخب

    تازه ترین خبرها(روزنامه، سیاست و جامعه، حوادث، اقتصادی، ورزشی، دانشگاه و...)

    سایر خبرهای داغ

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------