تازه های تقویم تاریخ

داريوش بزرگ پدر ناسيوناليسم ايراني

تقویم تاریخ - 13 تیر

489پیش ازمیلاد:4 ژوئيه سال 489 پيش از ميلاد داريوش بزرگ - شاه شاهان - كه بر تمركز امور و ايراني…

تقویم تاریخ -16 آبان



260م:هفتم نوامبرسال 260 ميلادي در شهر تيسفون (مدائن ــ 36 کيلومتري جنوب بغداد امروز) شاپور يكم ، رئيس وقت كشور ايران از دودمان ساساني، در مراسمي در برابر والرين (پوبليوس ليسينيوس والريانوس) امپراتور روم و ژنرالهايش كه بر دست و پايشان زنجير بود؛ ايران را تنها ابر قدرت جهان اعلام كرد. والرين و ژنرالهايش درجنگ به اسارت ايران در آمده بودند و اين روز نه تنها يكي از روزهاي درخشان تاريخ ميهن گرامي ما، بلكه همه مشرق زمين است.

براي اين كه ايرانيان اين پيروزي خود را فراموش نكنند و جهانيان براي هميشه عظمت ايران را در نظر داشته باشند و مشرق زميني ها خود را مديون توان ارتش ايران بدانند، به خواست شاپور يكم منظره به زانو نشستن والرين مغرور در برابرش را در چند نقطه در ايران بر سنگ تصوير كردند كه تا ابد باقي بماند، و مانده است.

در پي مراسم هفتم نوامبر، شاپور يكم هزاران اسير رومي را به خوزستان فرستاد تا در ساخت سد شادروان و پل شوشتر بكار گمارده شوند.

شرح اين پيروزي نظامي درخشان ايرانيان را «مارسليوس» كه خود ناظر صحنه هاي آن بوده برنگاشته است. به نوشته ادوارد گيبون، اين شكست شيرازه امپراتوري روم را از هم گسيخت و آغاز پايان اين امپراتوري و تجزيه آن قرارگرفت.

شاپور يكم قبلا نيز «گرديانوس سوم» امپراتور روم را كه به ايران لشكر كشيده بود در جنگ سال 246 ميلادي شكست داده بود. اين شكست چنان بر افسران رومي گران آمده بود كه در حال عقب نشيني بر سر «گرديانوس سوم» ريختند و اورا كشتند و فيليپ را بر جاي او نشاندند كه فيليپ با پرداخت پانصد هزار سكه طلا به ايران، موافقت شاپور را به ترك مخاصمه جلب كرد و نيروهاي رومي را به اروپا باز گردانيد. گرديانوس به منظور جبران شكست نيروهاي رومي از اردشير پاپكان (پدر شاپور يكم) در جنگ سال 238 ميلادي با شاپور كه بر جاي پدر نشسته بود وارد جنگ شده بود. سناي روم اصرار به خفه كردن ناسيوناليسم ايراني كه بار ديگر با بپاخيزي اردشير ساساني ظاهر شده بود در نطفه داشت كه موفق نشد و اين ناسيوناليسم تا اواخر دوران ساسانيان دوام داشت.

فيليپ نيز پس از بازگشت به «رم» به خاطر تحقير امپراتوري و دادن باج به شاپور ترور شد و سناي روم والرين را به امپراتوري انتخاب و مامور جنگ با ايران و گرفتن انتقام شكستهاي گذشته كرد كه در جنگ سال 260 خود او هم به اسارت ارتش ايران درآمد و با ژنرالهايش به تيسفون منتقل شد.

مورخان تاريخ قرون قديم متفق القول نوشته اند كه «ناسيوناليسم ايراني» جنگهاي دوران ساسانيان را برنده شد، و هنر بزرگ شاهان ساساني اين بود كه نگذارند «ناسيوناليسم ايراني و نيروي خيره كننده آن» ضعيف شود.

 

والرين در برابر شاپور يکم به زانو درآمده و التماس مي کند

 

1293ش:در اين روز در سال 1293 (7 نوامبر 1914) متعاقب ورود نيروهاي روسيه به ايران، نيروهاي عثماني با مستشاران آلماني خود به آدربايجان وارد شدند. كردهاي قلمرو عثماني (تركيه و عراق) نيز از فرصت سوء استفاده و به ايران رخنه كردند و ....

 

1358ش:در پي انتشار گزارشي كه جيمي كارتر رئيس جمهوري وقت آمريكا براي مذاكره با مقامات ايران جهت رهايي گروگانهاي سفارت خود در تهران، رمزي كلارك و ويليام ميلر را مامور سفر به تهران كرده است؛ آيت الله خميني دراعلاميه مورخ 16 آبان 1358 كه به امضاي وي صادر و روز بعد در جرايد انتشار يافت تاكيد كرد كه هيچكس حق ندارد با آمريكا مذاكره كند مگر اين كه محمدرضا را تحويل بدهد و دست از توطئه هم بردارد.

آيت الله خميني در همين روز در ديدار با گروهي از دانشجويان اصفهاني چند نكته را بيان داشت كه ماندگار شده اند از جمله: آمريكا هيچ غلطي نمي تواند بكند ، سفارت آمريكا لانه جاسوسي بود، آمريكا شيطان بزرگ است، كسي كه خودش را ملي مي داند با استكبار بايد دشمن باشد و ....

 

اعلاميه و اظهارات آيت الله خميني


1793م:نوامبر 1793، در تاريخ انقلاب فرانسه، به «ماه اعدام به جرم فساد اداري (سياسي ـ اقتصادي ـ قضايي؛ فسادي كه رابطه با مقامات و دستگاههاي عمومي داشته باشد)» معروف شده است و به اين مناسبت رسانه ها در نوامبر هر سال به ويژه دو هفته اول آن مطالبي درباره اين نوع فساد و وضعيت و روند آن در جوامع مختلف منتشر مي سازند زيرا كه به نظر جامعه شناسان، فساد اداري مانع از پيشرفت جامعه و تمدن و حفظ آرامش عمومي مي شود. اخيرا برخي سازمانهاي جهاني به تقسيم و درجه بندي جوامع بر پايه فساد اداري مبادرت كرده اند و از ميزان و درصد آن فهرست هاي سالانه منتشر مي سازند.

فساد اداري(Corupption) در طول زمان بر حسب دوره هاي تاريخي مفهوم و تعاريف مختلف داشته است. در عصر ماكياولي هر عمل مغاير «ورچو (پرهيزگاري و پاكدامني)» و سقوط و زوال "ورچو" در نيت و عمل را فساد مي گفتند و فرد و جامعه آلوده به آن را به دور از تمدن مي خواندند.

درعصر روشنگري به جاه طلبان و آزمنداني كه بدون شايستگي و استحقاق در صدد دست اندازي به سهم و حق ديگران (ساير اعضاي متساوي الحقوق جامعه) برمي آمدند و براي رسيدن به هدف؛ ضوابط را زير پاي مي نهادند و وارد جنگ قدرت و عالم رشوه و تملق مي شدند «فاسد» لقب مي دادند.

در قرن بيستم، فساد اداري شمول بيشتري يافت كه رايجترين تعاريف و تعابير آن از اين قرارست: وجود فساد (منظور؛ فساد اداري) در يك جامعه نشان دهنده ضعف سيستم قضايي، يا ضعف مديريت جامعه و انتصابات نادرست و فقدان بازرسي و تنبيه و تشويق، يا نبود قوانين و ضوابط لازم، يا ضعف دمكراسي و بالاخره نبود احزاب واقعي و رسانه هاي حرفه اي است. طبق اين تعاريف، عوامل عمده فساد در يك جامعه عبارتند از: اعمال تبعيض، نپوتيسم (دادن امتيازات و مشاغل به اقوام و دوستان و دفاع از هرعمل آنان، ولو عمل نادرست)، انتصابات فرمايشي و خلاف ضوابط و اصول، ضعف اخلاقيات و ارزشها، مادي گري و آزمندي، نبود ضوابط و قوانين صريح و روشن و يا توسل به تفسير آنها برحسب منافع، ضعف ميهندوستي و بي اعتنايي به منافع عمومي هموطنان، فقر پروفشيوناليسم (سپردن كار حرفه اي و تخصصي به افراد خارج از حرفه و تخصص)، ضعف مردمدوستي و علاقه به خدمت كردن، نا متوازن بودن روابط سوسيو اكونوميك مردم و ....

تجربه گذشته (تاريخ) نشان داده است كه ادامه فساد به بحران سياسي ــ اقتصادي جامعه، بي ثباتي و هرج و مرج منجر و احتمالا به انقلاب و يا ديكتاتوري (تعليق حقوق و آزادي هاي مندرج در قانون اساسي و يا ناديده گرفتن آن) مي انجامد؛ زيرا كه جز با انقلاب، و يا يك ديكتاتوري موقت نمي شود فساد ريشه گرفته را ازميان برداشت و از جامعه حذف كرد. معمولا طراحان كودتاهاي نظامي «قطع فساد ريشه گرفته را» انگيزه اقدام خود اعلام كرده اند.


2004م:آخرين ارقام مربوط به انتخابات دوم نوامبر 2004 آمريكا كه تقريبا نهايي اند از اين قرار اعلام شده بود:

جمع آراء جورج بوش 59 ميليون و 640 هزار و 394 (51 درصد) و جمع آراء جان كري 56 ميليون و 144 هزار و 712 (48 درصد).

بيش از بيست ميليون از كساني كه به "جان كري" راي داده بودند جوانان و افراد زير 30 سالگي بودند.

در سناي صد نفري تعداد كرسي هاي جمهوريخواهان 51 ، دمكراتها 48 و يك كرسي هم غير حزبي است.

در مجلس نمايندگان (دوره دو ساله) تعداد كرسيهاي جمهوريخواهان 228 و دمكراتها 206 است با يك كرسي غير حزبي.

آراء جورج بوش در ايالت اهايو 136 هزار بيش از جان كري بود و دمكراتها معترض بودند كه چرا «كري» به جاي درخواست دوباره شماري، به شكست خود اعتراف كرد و همين طور در «آيوا» كه تفاوت آراء 13 هزار بود. در هر دو ايالت ماشين هاي راي گيري ضمن كار دچار نقص فني شده بودند.

مفسران برخي روزنامه ها نوشته بودند كه قابل قبول نيست كه امر راي گيري در آمريكا در دهها نوع مختلف باشد و از روشها و ماشين هاي گوناگون استفاده شود كه از ضريب دقت مي كاهد و جاي ترديد و اعتراض باقي مي گذارد.

جان كري همچنان سناتور باقي خواهد ماند. تحليلگران آمريكايي گفته بودند که گمان نمي كنند حزب دمكرات جان كري را بار ديگر نامزد مقام رياست جمهوري كند زيرا كه در جامعه آمريكا آراء جوانان و روشنفكران به آن اندازه نيست كه فردي با عقايد و روش جان كري را به كاخ سفيد بفرستد. اشتباه "جان کري" بود که در آن دوره خودرا نامزد کرده بود زيرا معمولا (نه صد درصد) در انتخاباتي که رئيس جمهور جاري شرکت کند خودش برنده مي شود.

انتخابات نوامبر 2004 همچنين نشان داد كه عوام الناس آمريكايي محافظه كار و مذهبي است و اين گروه هنوز ليبراليسم چپ را نمي پذيرد. از تحليل انتخابات نوامبر 2004 امريكا چنين بر مي آيد كه بر عده محافظه كاران اين كشور افزوده شده است.

پاره اي از جامعه شناسان 59 ميليون و 640 هزار راي داده شده به جورج بوش را نشانه تاييد سياست جهاني تهاجمي دولت او و رفتار يكجانبه و دستوري شخص وي در قبال مسائل بين المللي دانسته و گفته اند كه سياست هاي دولت بوش انعكاس خواست اكثريتي است كه در انتخابات دوم نوامبر 2004 به حوزه ها رفتند و شمار آنان به مراتب بيش از انتخابات سال 2000 بود.

يك تاريخدان اروپايي گفته بود: مهاجران نسل پيش از نيمه دوم قرن بيستم که از چهار قرن پيش كه به آمريكاي شمالي وارد شدند كار خود را با جنگ، خشونت و زور اسلحه پيش بردند و اين وضعيت طبيعت ثانوي اكثريت و دست كم نيمي از آمريكاييان شده است و جورج بوش (پسر) نماينده اين طرز فكر (طبيعت ثانوي) است. بر پايه اين روانشناسي لازم نيست كه فرد و دولت نيرومند باشد، همين كه گردنكشي و در صحنه بين المللي قلدري كند و در مسائل جهاني خشونت و يكدنگي به خرج دهد براي مقبوليت او در ميان آمريکاييان قديمي (اروپايي تبار) كافي است . آمريكايي ها مي دانند كه در پس پرده، امور در دست نخبگان اين كشور است بنا براين در روز انتخابات در حقيقت به «روش كار» راي مي دهند و فردي را كه نامزد آن روش و مظهر آن است برمي گزينند.

 

1917م:بامداد هفتم نوامبر سال 1917 گاردهاي سرخ مركب از كارگران و كشاورزان كمونيست وارد كاخ زمستاني تزارها در سن پترزبورگ شدند و درحالي كه رزمناو «اورورا» به اطراف كاخ گلوله مي زد به عمر دولت موقت روسيه مركب از ليبرالها و سوسياليستهاي ميانه رو به رياست كرنسكي پايان دادند .

دسته هاي ديگر گارد سرخ و متعاقب آنان مردم ايستگاه راه آهن ، تلفنخانه ، دوپادگان نظامي شهر و ادارات دولتي را متصرف شدند و به اين ترتيب 34 سال پس از مرگ كارل ماركس ، نظامي بر پايه انديشه و فرضيه هاي او در روسيه ــ كشوري كه وضعيت و شرايط آن براي پياده كردن فوري چنين فرضيه هايي آمادگي نداشت ــ روي كار آمد و 74 سال دوام آورد وجنگ جهاني دوم را از سر گذراند. كرنسكي درفوريه 1917 ، در زماني كه روسهاي ناموفق در جنگ جهاني اول از تبعيض و فقرو بي ثباتي كشور شان به جان آمده بودند روي كار آمده بود و تزار نيكلاي دوم اختياراتش را به او سپرده بود تا به اوضاع روسيه سر و سامان بخشد كه موفق نشده بود.

رهبري انقلاب بلشويكي روسيه را لنين برعهده داشت كه تا چندماه پيش از انقلاب در سويس به حالت تبعيد به سر مي برد و باكمك آلماني ها به وطن باز گشته بود.

جوانان و طبقه تحصيلكرده روسيه با خواندن داستانهاي « تولستوي » كه درست هفت سال بيش از انقلاب در 82 سالگي درگذشته بود از وضعيت موجود روسيه بيزار شده بودند و بي صبرانه در انتظار يك تحول پايه اي (انقلاب) بودند.

9 روز پس از سقوط سن پترزبورگ ، مسكو نيز به تصرف بلشويكها در آمد . لنين ماه بعد مذاكرات صلح را با آلمان واتريش آغاز كرد . انقلاب روسیه ظرف دو ــ سه سال بر همه مخالفان داخلي و خارجي از جمله دولتهاي انگلستان ، فرانسه ، ژاپن و امريكا كه نيرو به كمك مخالفان داخلي فرستاده بودند پيروز شد .

اين نيروهاي شوروي بودند كه درسال 1945 برلن پايتخت آلمان را گرفتند و به جنگ جهاني دوم در اروپا پايان دادند.

درپي جنگ جهاني دوم ، ميان دو نظام اقتصادي جهان ــ سوسياليسم و كاپيتاليسم ــ و دولتهايي كه اين دو نظام را نمايندگي مي كردند يك معارضه كه به جنگ سرد معروف شد ونزديك به پنج دهه طول كشيد جريان داشت. شوروي در اين مدت در موارد متعدد در ساخت سلاحهاي تازه ازجمله موشك از رقيب خود جلو افتاد و با كمكهاي ان ، رقيب در دوجنگ منطقه اي ( كره و ويتنام ) ناموفق شد. ولي نظام شوروي نتوانست با آموزش و پرورش، نسلي وفادار بار آورد و تامين نيازهاي اقتصادي مردم خودرا دست كم گرفت و اميد انان رابه آينده نظام متزلزل ساخت .

گردانندگان نظام شوروي بعد از نيمه دهه 1980 قاطعيت خود را ازدست دادند و با چند دو دلي و اشتباه انان، نظام شروع به ريزش از درون كرد به گونه اي كه بوريس يلتسين كه روزگاري خودرا از كمونيستهاي وفادار نشان مي داد و از پلكان حزب كمونيست بالا آمده بود در سال 1991 ، درسالروز انقلاب بلشويكي ، حزب كمونيست را كه خود زماني رئيس يك شعبه ان بود پس از 74 سال حاكميت غير قانوني اعلام كرد! و نزديك به دوماه بعد هم با دومقام ديگر ، اتحاد شوروي را بدون توسل به رفراندم و يا راي پارلمان منحل كرد و....

به سبب كمبود شديد روزنامه نگار واقعي و تاريخنگار مستقل ( غير وابسته به يك دولت ) كه جهان از اوايل قرن 20 از ان رنج مي برد هنوز تحقيق بي طرفانه در باره انحلال شوروي و راههايي كه به اين انحلال ختم شد صورت نگرفته است . كشف حقايق در ادوار تاريخي سابق به مراتب آسان تر از قرن 20 و ادامه ان بوده است.

 

كاخ زمستاني سن پترزبورگ در محاصره بلشويكهاي مسلح


1937م:هيتلر در جلسه هفتم نوامبر سال 1937 شوراي وزيران آلمان اعلام داشت كه تامين وحدت همه آلماني هاي اروپا (ژرمن ها) را در يك كشور و زير يك پرچم هدف عمده خود قرار داده است و تاكيد كرد كه از اين پس همه برنامه هاي دولت آلمان بايد بر اين محور بچرخد و از آنجا كه قدرتهاي اروپايي كه خود باعث پراكندگي آلماني ها شده اند با اين هدف مقابله خواهند كرد، ما از همين لحظه بايد خود را براي تامين اين هدف از راه بکار گيري ارتش نيز آماده كنيم.

هيتلر به وزيرانش گفت كه نخست از راههاي سياسي خواهد رفت، ولي رفتن به راه سياسي جز از موضع قدرت و داشتن يك اتكاي نظامي استوار بيهوده و كاري عبث است، لذا بايد ارتشي بسيار توانمند داشته باشيم و ازخودگذشته. اگر راههاي سياسي به نتيجه نرسد ما راه جنگ را براي رسيدن به هدف از دست نخواهيم داد كه راهي پر هزينه است. بايد خودرا مهيا كنيم و خطر را بپذيريم .

 

هيتلر


2002م:برخلاف پيش بيني پاره اي از مفسران ساير كشورها كه با روانشناسي آمريكاييان به ويژه نسل جوان آن آشنا نيستند انتخابات پنجم نوامبرسال 2002 آمريكا به كنترل مقننه اين كشور توسط حزب جمهوريخواه انجاميد. در كنار انتخاب سناتورها و نمايندگان مجلس و فرمانداران، در هر ايالت رفراندوم هايي هم صورت گرفت كه نتيجه آنها كه حاكي از نظر عمومي مردم امريكا به مسائل اجتماعي است اهميت بيشتري دارد، زيرا كه تا حدي زياد به دور از بازي هاي سياسي و علاقه و منافع احزاب هستند. نتايج برخي از اين رفراندمها از اين قرار بود:

در ايالت نوادا 67 در صد راي دادند كه امر ازدواج رابطه زن و مرد است يعني شرايط طرفين، پيش و يا ضمن قرارداد ازدواج ملاك عمل است تا قوانين موضوعه مگر اين كه شرطي قيد نشده باشد.

در چند ايالت از جمله آريزونا و نوادا با قانوني شدن مصرف ماري جوانا به هر صورت حتي تجويز پزشك موافقت نشد.

79 در صد مردم ايالت ارگون با بيمه عمومي درمان يعني تامين آن از سوي دولت ايالتي با استفاده از درآمدهاي مالياتي ايالت (نه، پول دولت فدرال) مخالفت کردند و اين نشانه ان است كه هنوز سه چهارم مردم امريكا ــ اگر اين مشت را نمونه خروار حساب كنيم ــ با سوسياليسم ميانه خوبي ندارند.

در فلوريدا 71 در صد به غيرقانوني شدن دود كردن سيگار در محل كار راي دادند.

در كاليفرنيا اكثريت راي دهندگان با استخدام معلم سرخانه براي دانش آموزان ضعيف با هزينه دولت موافقت كردند.

 

2003م:ششم نوامبر 2003 يك بازرگان آمريكايي لبناني تبار به نام «عماد Imad Hage» از آخرين تلاش دولت صدام براي جلوگيري از جنگ كه از طريق او بعمل آمده بود و «سيا» آن را نقش برآب ساخته بود پرده برداشت كه نشان مي دهد يك مقام اطلاعاتي عراق در مارس 2003 (چند روز پيش از حمله نظامي آمريكا) از او خواسته بود كه به مقامات مربوط دولت آمريكا اطلاع دهد كه عراق آماده است:

ـ به هرگروه آمريكايي و با هر وسعت اجازه دهد كه مستقيما عراق را از جهت اسلحه كشتار گروهي جستجو كند، زيرا كه عراق فاقد آن است.

ـ عراق آماده است که يك عضو القاعده را كه در اختيار دارد به آمريكا تحويل دهد.

ـ شركتهاي آمريكايي را در بهره برداري از نفت عراق شريك كند.

ـ به مساعي مربوط به حل مسئله فلسطيني ها و اسرائيل كمك كند.

ـ انتخابات مورد نظر آمريكا را ظرف دو سال در عراق برگزار كند.

اين پيام جهت تحليل در اختيار «پرل Perle» كه مقامي در حد معاون وزارت دفاع امريكا داشت گذارده شده بود كه او درباره آن با «سيا» تماس گرفت و مقامات سازمان اطلاعات مركزي آمريكا به "پرل" گفتند كه حاضر نيستند با اين منبع (عماد) تماس بگيرند! و مفهوم آن اين بود: حمله نظامي طبق برنامه انجام خواهد شد.


2003م:جورج بوش رئيس جمهوري آمريكا ششم نوامبر 2003 لايحه 87 ميليارد دلاري هزينه جنگ و ترميم خرابي هاي عراق را كه به تصويب كنگره رسيده بود امضاء كرد و با اين هزينه، كسر بودجه سال مالي جاري آمريكا به 525 ميليارد دلار افزايش يافت.

در همين روز به 43 هزار تن ديگر از نظاميان ذخيره آمريكا اطلاع داده شد كه براي عزيمت نوبتي به كويت و عراق آماده باشند.

طبق محاسبات رسمي، آمريکا هرماه 12 ميليارد دلار هزينه اشغال نظامي عراق کرده و اين پول را عمدتا از راه قرض به دست آورده است.


1980م:گري ريجويGary Ridgway پنجاه و چهار ساله رنگ كار خودرو كه در دهه 1980در منطقه شهر سياتل آمريكا 48 زن عمدتا ولگرد را به خانه خود دعوت و در آنجا خفه كرده و اجسادشان را در اطراف شهر مدفون ساخته بود براي فرار از اعدام به هر 48 قتل اعتراف كرد و محكوم به حبس ابد شد. وي با دادستان شهر به توافق رسيده بود كه اگر اعتراف كند اعدام نخواهد شد. گري در سال 2001 دستگير شده بود.

ريجوي هفتم نوامبر 2003 در برابر قاضي 48 بار واژه «گيلتيGuilty» را بيان داشت كه عينا از شبكه هاي تلويزيوني پخش شد كه سابقه نداشت.

 

ريجوي


2004م:ناله شركتهاي هواپيمايي از چاق شدن روز افزون مسافران و اضافه شدن وزن آنان بلنده شده است. سخنگوي اتحاديه شركتهاي هواپيمايي آمريكا ششم نوامبر 2004 به رسانه ها گفته بود كه در ده سال گذشته وزن متوسط مسافران چهار كيلو گرم افزايش يافته و اين وضعيت (به لحاظ افزايش ميزان سوخت مصرفي هواپيماها به دليل سنگيني مسافران) در ده ماه گذشته سال 2004 معادل 275 ميليون دلار به شركتهاي هوايي آمريكا زيان وارد ساخته است. وزن اضافي باعث مي شود كه هواپيما سوخت بيشتري مصرف كند تا بتواند خود را در آسمان حفظ كند و به پرواز ادامه دهد. دادن اين خبر به روزنامه ها كه قبلا سابقه نداشت ممكن است پيش درآمد مطالبه پول بيشتري براي فروش بليت هوايي به چاقها و كساني باشد كه بيش از حد قابل قبول وزن اضافي داشته باشند.

 

2008م:طبق ارقامي كه هفتم نوامبر 2008 درباره انتخابات چهارم نوامبر آن سال آمريكا انتشار يافته بود 5/62 درصد (133 ميليون) واجدين شرايط راي دادن در اين انتخابات شركت كرده كه 52 درصدشان (64 ميليون) به باراك اوباما و 57 ميليون نفرشان به جان مك كين رقيب او از حزب جمهوريخواه راي داده بودند. با وجود اين تفاوت نه چندان زياد، جان مك كين 162 الكتور و «اوباما» 364 الكتور دست آورده اند و در آن روز هنوز تكليف 12 الكتور ديگر روشن نشده بود. اين تفاوت الكتورها كه با كل آراء هر نامزد همخواني ندارد ضعف بزرگ دمكراسي آمريكا به حساب آمده است كه از يك قرن پيش زير انتقاد قراردارد. قدمت اين ضابطه كه با روشي بسيار قديمي (و خلاف منطق علمي) انتخاب رئيس جمهور را دو مرحله اي كرده بيش از دو قرن است. مقايسه آمار راي دهندگان نوامبر 2008 با دوره هاي پيش نشان مي دهد كه مشاركت چندان زياد نبوده زيرا "درصد" مشاركت در انتخابات سال 1964، 1960 و ... بمراتب بيشتر بود.

در انتخابات چهارم نوامبر 2008 راي دهندگان آلاسكا «تد استيونس» 84 ساله را كه چهل سال عضو سناي آمريكاست برغم مجرم شناخته شدنش به جرم رشوه گرفتن، براي هفتمين بار به سناتوري برگزيده اند ولي در صورت تاييد آراء او، ممكن است به زندان فرستاده شود و كرسي آلاسكا خالي بماند.

انتخابات چهارم نوامبر 2008 آمريكا بيش از هميشه مورد تفسير مورخان و اصحاب نظر قرارگرفته بود، مخصوصا كه برخلاف گذشته تبليغات انتخاباتي از 21 ماه پيش از انجام انتخابات آغاز شده بود. بسياري از اين صاحبنظران خوش بيني رسانه هاي بعضي از کشورها از انتخاب "اوباما" و تغيير سياست هاي 110 ساله آمريکارا رد کرده و گفته بودند که اين خوش بيني را رسانه هاي صوت و تصويري آمريکا بوجود آورده اند تا نشان دهند با آغاز کار رئيس جمهور سياهپوست، آمريکا تغيير سياست خواهد داد؛ تا نظر منفي جهانيان را نسبت به آمريکا که با اعمال حکومت جورج بوش شدت يافته بود تغيير دهند. به عبارت ديگر؛ به جهانيان بگويند كه با تغيير رنگ پوست رئيس جمهور اصول سياست ها و خطوط كلي هم تغيير مي كند!. حال آنكه بازگشت از اين اصول يعني پنبه كردن همه نخهايي كه از زمان تئودور روزولت ساخته شده است. گورباچف دست به همين كار زد و شوروي فروپاشيد. اطاقهاي فكر آمريكا كه خودشان گورباچف را در آن مسير قراردادند اجازه تكرار آن تجربه را در آمريكا نخواهند داد.

 

Barak Obama


994: محمد ابن هزم مورخ و نويسنده در اسپانيا به دنيا آمد .

1793: انقلاب فرانسه برضد كليسا دست به اقدام زد كه بيش از دو هزار كليساي كاتوليك فرانسه را شامل شد.

1917: انگليسي ها منطقه غزه در فلسطين را كه جزيي از امپراتوري عثماني بود متصرف شدند.

1918: با ترك مخاصمه دول متحارب اروپايي، در اصل موافقت شد.

1918: "گدارد" موشك (راكت) ملخداري را كه ساخته بود به معرض تماشا گذارد.

1966: دومين چاه منطقه كوهرنگ اصفهان به نفت رسيد.

منبع:iranianshistoryonthisday.com

کالا ها و خدمات منتخب

    تازه ترین خبرها(روزنامه، سیاست و جامعه، حوادث، اقتصادی، ورزشی، دانشگاه و...)

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------