تازه های شعر و ترانه

اشعارفریدون مشیری

اشعار فریدون مشیری | زیباترین و برجسته ترین شعرهای فریدون مشیری

اشعارفریدون مشیری فریدون مشیری، شاعری نوآور و خلاق اشعارفریدون مشیری یکی از جواهرات ارزشمند ادبیات…

متن نوحه شهادت امام حسن عسکری



 نوحه شهادت امام حسن عسکری

 

چشم پدر به راه بود اي پسر بيا 

تا جان نرفته از تن او زودتر بيا 

 

از پشت ابراي قمر فاطمي درآي‏ 

تا شب به در رود چون فروغ سحر بيا 

 

هم صاحب الزماني و هم صاحب عزا 

بهر نماز بر تن پاک پدر بيا 

 

افتاد جام آب ز بس دست لرزه داشت‏ 

در پيکرش نمانده تواني ديگر بيا 

 

در احتضار باشد و چشم انتظار تست‏ 

بازست اين دو پنجره بر ره ز در بيا 

 

بي‌‏اشک مردم از پي تشييع آمدند 

خاکي نمانده شيعه چه ريزي در به سر بيا 

 

صاحب عزا به ختم حضورش مسلم است‏ 

مردم تمام منتظر اي منتظر بيا 

 

با ره جگر شده‏ ست و جگر پاره‏ 

جز تو نيست اي پاره جگر بر پاره جگر بيا

 

اشعار در مورد شهادت امام حسن عسکری, نوحه شهادت امام حسن عسکری

متن روضه شهادت امام حسن عسکری

 

شد عزای باب مظلومت بیا یابن الحسن

 جان به قربان تو ای صاحب عزا یابن الحسن

 

عسگری مسموم شد از زهر بیداد و ستم

کز غمش سوزد دل اهل ولا یا بن الحسن

 

در عزای عسگری آید زنای اهل دل

صد فغان همراه با شور ونوا یابن الحسن

 

آب شد شمع وجودش زاتش زهر ستم

خاک غم بر سر کنم زین ماجرا یابن الحسن

 

در جوانی رفت از دنیا امام عسگری

 شد کویر دل از این غم شعله زا یابن الحسن

 

این مصیبت را زسوز سینه و با اشک وآه

 تسلیت گوئیم امشب بر شما یابن الحسن

 

گاه از هجران جانسوز تو سوزم همچو شمع

 گاه از فقدان آن نور هدی یابن الحسن

 

دست رد بر سینه ام امشب مزن زیرا که من

با محبان تو هستم آشنا یابن الحسن

 

نوحه شهادت امام حسن عسکری 

 

باز هم می شود حسینیه

وسعت قلب درد پرورتان

 

سامرایی شدیم و می گوییم

تسلیت، تسلیت امام زمان

 

تسلیت ای به درد ها مأنوس

تسلیت ای بَقیَّتُ الزَّهرا

 

بیت الاحزان سینه ات اینبار

پُر شده از مصیبت بابا

 

این حسن ها چقدر مظلومند

این غریبی ز قبرشان حاکیست

 

این حسن ها عجیب مادری اند

از همین رو قبورشان خاکی است

 

دشمنان خبیث این دو حسن

قلب شان را به زهر آغشتند

 

آتش افکنده اند در دلشان

هر دو را آه، خون جگر کشتند

 

یابن زهرا ببین ز سوزش زهر

پدرت مثل بید می لرزد

 

دم آخر درون کاسه ی آب

جان مولا! چه دید می لرزد

 

دید دور از حضور یک سقّا

در حرم حرف قحطی آب است

 

دید در قتلگاه، بین دو نهر

لب جدش حسین بی تاب است

 

پدرت، لحظه های آخر عمر

آب از دست پاکتان نوشید

 

دم آخر پسر نداشت حسین

تشنگی از گلوش می جوشید

 

قاتلش با لگد به پهلویش

صورتش را به خاک ها چسباند

 

روی جسمش نشست آن ناپاک

خنجرش را به گردنش که نشاند...

 

با یکی نه، دوازده ضربه

ناله ی مادری به گوش رسید

 

خواهری از فراز تل نالان

سمت گودی قتلگاه دوید

شاعر: امیر عظیمی

 

اشعار در مورد شهادت امام حسن عسکری, نوحه شهادت امام حسن عسکری

متن نوحه شهادت امام حسن عسکری

 

چو هشتم مه ربیع عیان شد

بهار عمر عسکری خزان شد 

 

به زهر کینه ای به بستر افتاد

کشیده رنج وزار وناتوان شد

 

امام ما که بوده در جوانی

قدش مثال پیرها کمان شد

 

به مدت امامتش مکرر

اسیر حصر وحبس ظالمان شد

 

غریب سامرا میان غربت

شهید زهر کین حاکمان شد

 

در آخرین دم حیات نیکش

ز تشنگی غمین ونیمه جان شد

 

بخورد جرعه ای زدست مهدی

ومرغ روح او به آسمان شد

 

تمام سامرا سیه بپوشید

به سوگ او زمانه نوحه خوان شد

 

پسر نماز میتتش ادا کرد

ز دیده ها دوباره او نهان شد

 شعر:اسماعیل تقوایی

 

گردآوری:بخش فرهنگ و هنر بیتوته

کالا ها و خدمات منتخب

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------